menu

ثبت آگهی رایگان

فضای سبز در نقاط بی استفاده شهری

فضای-سبز-در-نقاط-بی-استفاده-شهری

باغ مشارکتی یا باغ اجتماع، فضای سبزی است که در نقاط بی استفاده شهر ایجاد می شود و شهروندان عادی به صورت داوطلبانه و جمعی آن را مدیریت می کنند. باغ می تواند تحت مالکیت دولتی یا خصوصی باشد.

با توجه به گسترش روزافزون پیامدهای بحران های محیط زیستی در ایران، بررسی راهکارهای تجربه شده جهت برون رفت از بحران ها و مقاومت در برابر تأثیرات تغییر اقلیم و گرم شدن زمین بسیار اهمیت دارد. ایجاد «باغ های مشارکتی»، یکی از این راهکارهاست که در برخی کشورها، پیامدهای عملی مثبتی را به بار آورده است.

این باغ ها نقطه تلاقی پایداری محیط زیستی، سلامت و رفاه شهروندان و بهبود کلی محیط شهری است و در کشورهای توسعه یافته مثل استرالیا، اسپانیا، انگلستان و آمریکا و همچنین در کشورهای روبه توسعه مثل تایوان و مالی گسترش یافته است. در سال های اخیر، باغ های مشارکتی خصوصاً در کشورهای توسعه یافته موردتوجه قرارگرفته اند.

ایجاد این باغ ها چند هدف را دنبال می کند ازجمله: بازآفرینی فضاهای شهری بلااستفاده، پایداری محیط زیستی، افزایش تنوع زیستی در محیط زیست شهری و افزایش مناطق به دام اندازی کربن از طریق کاشت درخت و پروژه های تولید غذای محلی. همچنین فعالیت های دیگری هم در ارتباط با باغ های مشارکتی انجام می شود که با هدف بهبود وضعیت غذای سالم و ترویج ورزش طراحی شده اند.

سازمان های غیردولتی گوناگونی که در حوزه سلامت و رفاه عمومی برای شهروندان فعالیت دارند، به ایجاد این باغ ها کمک می کنند. این سازمان ها برای جوامعی که علاقه مند به ایجاد باغ مشارکتی در محله خود هستند، کمک های حمایتی و کارشناسی ازجمله تأمین بودجه، ثبت نام متقاضیان و به کارگیری باغبانان حرفه ای ارائه می دهند.

تأسیس باغ های مشارکتی از اقدامات بالا به پایین و دولت محور در حوزه سیاست عمومی فراتر می رود و مدل های پایین به بالا و مشارکتی و مردم محور درزمینه بازآفرینی شهری را مدنظر دارد. پتانسیل باغداری مشارکتی در شهرهای صنعتی قدیمی که در آن ها کوچک سازی صنعتِ تولید، باعث ایجاد فضاهای وسیع بدون استفاده شده است، بسیار بالاست. مثلاً شهر گلاسگوی انگلستان، 1300 هکتار زمین بدون استفاده دارد (یعنی 4 درصد کل مساحتش شامل 925 قطعه زمین). درنتیجه، بیش از 60 درصد جمعیت شهر گلاسگو در محدوده 500 متری یک قطعه زمین رهاشده و 90 درصد جمعیت در هزار متری این قطعات زندگی می کنند.

این مسئله هنگام بحث درباره مسائل عدالت اجتماعی و محیط زیستی اهمیت دارد، زیرا بیشتر زمین های رهاشده در محروم ترین مناطق شهر قرار دارند و بنابراین فقیرترین شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهند. هیل و دیگران خاطرنشان می کنند: باغ های مشارکتی همراه با افزایش فعالیت فیزیکی و ارتقای سلامت روانی هستند. این باغ ها محیطی فراهم می کنند که دارای هدف و هماهنگی است، یکپارچگی اجتماعی را افزایش می دهد و منجر به ایجاد فرایندهای مثبت اجتماعی و روانی می شود که نهایتاً به بهبود سلامت می انجامد.

تعدادی از سازمان های خیریه و سازمان های دیگر ارزش باغ های مشارکتی را به عنوان محیط های درمانی یادآور شده اند. مشارکت از سوی گروه های آسیب پذیر مورد تأکید این سازمان هاست. بنابراین چنین فعالیت هایی در اولویت های سیاستی برخی دولت ها قرار دارد تا بتوان گروه های آسیب پذیر را در فعالیت های اجتماعی درگیر کرد. اگرچه باغداری و تولید غذا هدف اصلی باغ های مشارکتی هستند، اما فعالیت های دیگری هم مدنظر است. برخی از این فعالیت ها عبارت اند از کارگاه های آموزش بازیافت، دیدن فیلم و ورزش سبز.

باغ های مشارکتی، طیفی از فعالیت های آموزشی را امکان پذیر می کنند. مشارکت در چنین فعالیت هایی دارای پیامدهای عملی برای ایجاد اعتماد به نفس و تقویت کار تیمی است. افراد نه تنها باغداری می آموزند، بلکه دانش و مهارت های دیگری نیز کسب می کنند. این مسئله می تواند تأثیر شگرفی بر مشارکت کنندگان داشته باشد.

باغ ها، فضایی برای تمرین شهروندی هستند که در آن ها، جوامع مختلف توانمندی دموکراتیک خود را از طریق دگرگونی محیط شهری تقویت می کنند. در اینجا باغ های مشارکتی را به عنوان مکان های آموزشی می بینیم که یادگیری جمعی در آن ها می تواند باعث غنی سازی مشارکت دموکراتیک و توانمندسازی جامعه شود.

مسئله مهم این است که طیف وسیع تری از گروه هایی که در حالت عادی، تماس چندانی با یکدیگر ندارند، همدیگر را می بینند و باهم تعامل می کنند و از طریق باغداری مشارکتی، فضاهای جدید شهری می سازند. بنابراین باغ های مشارکتی، نهادهایی برای آموزش، مراقبت و رشد هستند که رویکردی کل گرایانه به مسائل بهداشت و سلامت، محیط زیست و یکپارچگی اجتماعی دارند.

باغ های مشارکتی و کشاورزی شهری باغ های مشارکتی، گرچه در تولید غذا هم دخالت دارند، اما نقشی گسترده تر در زندگی جامعه بازی می کنند. با توجه به این مسئله، باغ های مشارکتی را باید بخشی از شبکه گسترده تر و در حال ظهور «کشاورزی شهری» دانست که شامل «کشاورزی با حمایت جامعه» (CSA)، باغ های بازار محور و تقسیم بذر می شود. باغ های مشارکتی، به خودی خود نمی توانند محصولات کافی برای مصرف شهر را فراهم کنند، اما فرصت های شغلی و آموزشی مهمی فراهم می کنند و دارای پتانسیل فراوانی هستند و می توانند توسعه یابند و نیازمند پشتیبانی سیاستی مناسب هستند.

محیط های یادگیری باغ مشارکتی می تواند باعث ایجاد روندهای یادگیری خودجوش، غیررسمی و موردی هنگام کار در باغ ها شود. در محیط های یادگیری خودجوش، یادگیرنده ابتکار عمل را در دست دارد و فعالیت های آموزشی را مدیریت می کند و مدرس به عنوان منبع دانش عمل می کند. این وضعیت در باغ های مشارکتی اتفاق می افتد، یعنی چند نفر در حال کار در باغ هستند و یک باغبان حرفه ای هر جا لازم است مشاوره و کمک ارائه می دهد.

گروه های مشغول کار در باغ مشارکتی در کارگاه ها و بحث های آموزشی شرکت می کنند. باغداری مشارکتی نوعی محیط یادگیری فراهم می کند که فراتر از مهارت های باغداری است و سلامت فردی، رفاه فردی و اجتماعی و شهروندی دموکراتیک را هم در برمی گیرد. حتی برخی باغ های مشارکتی به عنوان اثر هنری کاربرد دارند و باعث جذب گردشگر می شوند.

مقدمات ایجاد باغ های مشارکتی در ایران منافع گوناگون باغداری مشارکتی تدریجاً مشهودتر می شود و برنامه های سیاست گذاری هم خصوصاً در کشورهای توسعه یافته به سمتی پیش می رود که از باغداری مشارکتی حمایت کند، لذا می توان ایجاد چنین باغ هایی را در ایران هم مدنظر قرارداد.

این کار نیازمند توجه شهرداری برای تخصیص زمین های مناسب به باغ مشارکتی و تشویق سازمان های غیردولتی و مردم نهاد جهت فراهم کردن مقدمات باغ های مشارکتی است. این امر مستلزم آگاهی رسانی راجع به این باغ ها، هم در سطح عموم مردم و هم در سطح سیاست گذاران است. سازمان ها و نهادهای دست اندرکار سلامت و بهداشت نیز با توجه به پیامدهای مثبت باغ های مشارکتی در سلامت و رفاه عمومی می توانند در این کار نقش مهمی داشته باشند.

در شهرهای مختلف ایران، مناطق دارای پتانسیل برای ایجاد باغ مشارکتی وجود دارد، اما متأسفانه آمار دقیق آن ها در دست نیست. فضاهای بلااستفاده معمولاً در حوزه «فضاهای بی دفاع» مورد بررسی قرار می گیرند.

فضای بی دفاع یعنی فضایی که رفت وآمد در آن پایین است و بنابراین باعث امکان وقوع جرم یا ایجاد ترس می شود. بخش عمده فضاهای بی دفاع مربوط به ساختمان های مخروبه، زمین های بدون مجوز ساخت، مناطق قدیمی تخریب شده و مکان های خلوت اطراف پل هاست که همگی آن ها قابلیت تبدیل به باغ مشارکتی را دارند.

مثلاً در شهر اصفهان، 400 نقطه بی دفاع شهری شناسایی شده و پیش بینی می شود تعداد آن ها به هزار برسد. همچنین 475 فضای بی دفاع فقط در محدوده منطقه 12 تهران وجود دارد. برخی از این نقاط را می توان با مشارکت شهروندان و سازمان های مردم نهاد، با هزینه ای اندک به باغ مشارکتی تبدیل کرد و به این ترتیب آسیب پذیری اجتماعی را در آن ها کاهش داد. فضاهای بلااستفاده ای که قابلیت تبدیل شدن به پارک و بوستان را به دلیل محدودیت فضا ندارند، می توانند به باغ مشارکتی تبدیل شوند، چون باغ مشارکتی را حتی در فضاهای کوچک در حد بیست تا سی متر هم می توان ایجاد کرد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 322

فهرست مطالب شماره 322

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

در این زمینه بیشتر بخوانیم :

×