menu

ثبت آگهی رایگان

هزینه ها با واگذاری نیروگاه ها پایین نمی آید

هزینه-ها-با-واگذاری-نیروگاه-ها-پایین-نمی-آید

موضوع این است که منابع زیادی در دست مدیران کشور وجود دارد اما آنها نمی توانند این منابع را به پول تبدیل کنند. اینکه بسیاری از کارخانه های کشور که زمانی پربازده و سودده بود اکنون در حال تعطیل شدن هستند، به موضوع بودجه بازنمی گردد این در نتیجه مدیریت است

گروه تأسیسات: گفته می شود از جمله مهم ترین چالش های صنعت برق هزینه های بالای تولید، توزیع و انتقال، بودجه کم و مسائلی است که در این سال ها بر این صنعت تحمیل شده است؛ همچنین است مشکلاتی مانند هدفمندی یارانه ها، افزایش یک باره قیمت ارز، فرسودگی تأسیسات انتقال، بهره وری پایین نیروگاه ها، و قیمت پایین پرداختی قبوض برق. گروهی دیگر به مدیریت صنعت برق کشور و ناتوانی آن در کاهش تلفات و نحوه خصوصی سازی انتقاداتی را وارد می کنند و مشکلات این صنعت را نه در کمبود بودجه که در مدیریت این بخش می دانند. به این مناسبت با ناصر سریر، اقتصاددانی که کار خود را با برنامه ریزی انرژی در وزارت نیرو آغاز کرد و در مدت بلند فعالیت خود را در آمار، اطلاعات و برنامه ریزی این صنعت در بخش های مختلف سپری کرده است، به گفتگو نشستیم.پیام ساختمان: وزارت نیرو یکی از بدهکارترین وزارتخانه ها به پیمانکاران است. برخی از کارشناسان کمبود بودجه را دلیل مشکلات صنعت برق می دانند و برخی نیز به مشکلات مدیریتی می نگرند. ارزیابی شما از جایگاه صنعت برق چیست؟باید بپذیریم که وقتی در کشور این میزان تلفات برق وجود دارد؛ بنابراین مشکلات بیشتر مدیریتی است. تنها یک خاطره بگویم؛ در سال های 62 و 63 بنده مشغول تدوین تعرفه های قبوض برق بودم، در آن سال ها از ما خواسته شد که تدوین قبوض آب را انجام دهیم. ارزیابی کردیم در آن زمان حدود 20 درصد آب تلف می شد، به این صورت که خروجی و ورودی آب را مقایسه کردیم و متوجه شدیم که 20 درصد این آب کم شده است. بر سر این موضوع دیگر حاضر نشدیم کار را ادامه بدهیم، البته آنها تدوین قبوض را ادامه دادند و اعدادی را محاسبه کردند درصورتی که تدوین قبوض کاری فنی است که ریزه کاری های زیادی دارد؛ بنابراین مهم ترین نکته این است که هم در صنعت برق و هم در صنعت آب جلوی ضایعات گرفته شود و این کار مدیریتی است، بعد از آن می توانیم به درستی تعرفه های برق را محاسبه کنیم. در این مورد هیچ مدیری در کشور پاسخگو نیست. مضاف بر این، فضایی به وجود آمده و گروه هایی در اقتصاد کشور پیدا شده اند که گاه زور مدیران نیز به آنها نمی رسد. کسانی که قدرت سیاسی دارند و به حیطه های اقتصادی ورود پیدا کرده اند.پیام ساختمان: بر اساس آمار، شدت انرژی کشور و مصرف مردم در مقایسه با دیگر کشورها بسیار بالاست. به نظر شما راهکارهای کاهش این مصرف چیست؟در محاسبه و مقایسه انرژی نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه شود. یکی از مباحث غلط که در کشور جا افتاده همین شدت انرژی است چرا که واحدها یکسان نیستند. در مقایسه دو کارخانه سیمان را در یک نقطه منطقی وجود دارد اما دو کشور را با نیازها و ثروت متفاوت نمی توان از نظر شدت انرژی با هم مقایسه کرد. اگر GDP کشور افزایش پیدا کرد شدت انرژی پایین می آید؛ آیا این به این معنی است که مصرف ما کاهش یافته است؟ مصرف انرژی را بر درآمد ناخالص کشور تقسیم می کنند شدت انرژی به دست می آید و شدت انرژی آمریکا 1است و ما چون درآمد کمتری داریم 4است. در حالی که ایالات متحده با جمعیتی حدود 5 تا 6 درصد حدود 22 درصد کل انرژی دنیا را مصرف می کند. ایران 1 درصد از جمعیت دنیا را دارد و حدود 1.2 درصد از انرژی جهان را نیز مصرف می کند؛ بنابراین زیاد مصرف نمی کنیم. موضوع این است که منابع زیادی در دست مدیران کشور وجود دارد اما آنها نمی توانند این منابع را به پول تبدیل کنند. اینکه بسیاری از کارخانه های کشور که زمانی پربازده و سودده بود اکنون در حال تعطیل شدن هستند، به موضوع بودجه بازنمی گردد این در نتیجه مدیریت است.پیام ساختمان: البته موضوع شدت انرژی با توجه به حساسیت در مورد بازدهی و بهره وری کشور ایجاد شده است. در کشورهای توسعه یافته اکثریت این انرژی صرف تولید می شود و شدت انرژی آنها پایین می آید، درحالی که در کشور ما این انرژی صرف مصارف شخصی می شود. فعالیت هایی نیز برای کاهش مصرف و بهینه سازی صورت گرفته است و ستادی نیز در این زمینه تشکیل شده است. کارنامه وزارت نیرو را در زمینه کاهش تلفات چگونه می بینید؟ طبق آخرین مطالعه ام که گزارش آن را به توانیر ارائه داده ام؛ در کل کشور حدود 20 درصد تلفات برق داشته ایم. صنعت برق همیشه این هدف را داشته است که میزان تلفات را کم کند. یکی از دلایل اصلی افزایش تلفاتمصارف غیرمجاز است. توانیرالبته برای ممانعت از آن تلاش های خود را کرده و تا حدودی نیز موفق بوده است، در گذشته با انداختن دو فاز نول می توانستند از برق استفاده کنند اما الان کابل ها را پیچیده اند و استفاده غیرمجاز سخت شده است. البته کنتورها نیز مشکلات خود را دارد. به بعد فرهنگی این موضوع نیز باید توجه کرد، به نظر من به دلایل اقتصادی وضع بخش فرهنگی خراب تر شده است و حتی در مناطقی از کشور مقامات بالای برق بایدبر کار کنتورخوان های نظارت کنند؛ چراکه وقتی فساد شکل می گیرد به کنتورنویس هم سرایت می کند. کار مشکلی است اما احساس می شود، مسئولان در این زمینه موفق عمل کرده اند.پیام ساختمان: در جایی اشاره کرده اید که ما در ارائه آمار و اطلاعات ضعف داریم که این موضوع مدیریت مصرف را هم تحت شعاع قرار می دهد. دلیل این اهمال کاری در ارائه آمار مناسب چیست؟صنعت برق دارای مشخصاتی است که بخش های دیگر نیز در ارائه اطلاعات متولی می شوند. اما متولی اصلی ارائه آمار و اطلاعات در کشور سازمان آمار کشور است. مشکل این است که بنیان های کاری مرکز آمار مهیا نیست. مثلاً وزارت نیرو آمار می دهد که این مقدار مصرف صنعتی داریم، وزارت صنعت آمار متفاوتی از واحدهای صنعتی می دهد. تفاوت در این است این دو وزارتخانه پایه تعریفی یکسانی ندارند و درحالی که وزارت صنایع جایی را صنعت می شناسد که بالای 40 نفر کارگر در آن کار کنند، وزارت نیرو هر واحدی را که کاری صنعتی در آن انجام گیرد ولو با یک نفر، واحد صنعتی می داند. یک نماینده آمار باید بیاید و این تعاریف را مقایسه کند و اگر نیاز باشد تعاریف جدیدی را طرح کند. مثال دیگر کنتورهای برق مشترک است، وزارت نیرو هر کنتور مشترک را که آسانسور، روشنایی راهروها و موتورخانه با آن راه می افتد یک کنتور خانگی می داند. اساس آمارها از بنیاد غلط است و تعاریف به شکل درستی صورت نگرفته است و کسانی که مسئول هستند وارد نشده اند تا کار به درستی انجام گیرد.پیام ساختمان: در خلأ آمار پیداست که خصوصی ها نیز رغبتی برای حضور پیدا نمی کنند.چند سال پیش مقاله ای نوشتم تحت عنوان «عوامل مؤثر بر هزینه های تولید برق» بر اساس آن مقاله تحلیل کردم اگر نیروگاه ها به بخش خصوصی واگذار شود نه تنها هزینه ها پایین نمی آید بلکه هزینه سود انتظاری سرمایه گذار نیز به هزینه ها افزوده می شود. نگارش مقاله در اوج زمانی بود که تبلیغات زیادی برای خصوصی سازی صورت می گرفت و خصوصی سازی را حلال همه مشکلات می دانستند، واکنش هایی را نیز در بین مسئولان برانگیخت. یک ماه بعد نامه ای از سوی آقای نوبخت دریافت کردم که مقاله را جالب دیده و خواستار همکاری های بعدی با بنده شده بودند. مسئله این است که اگر بخش خصوصی نیروگاه ها را در دست بگیرد و به همان صورتی عمل کنند که اکنون بخش دولتی عمل می کند، برق اتفاقاً گران تر خواهد شد. البته تولید برق بخش خصوصی می تواند ارزان تر تمام شود اما شرط دارد. مثلاً راندمان نیروگاه های ما 40 درصد است و 60 درصد را ما دود می کنیم و به هوا می فرستیم اما این لوله ها و این 60 درصد انرژی در شهری مانند نیویورک می تواند صرف گرمایش ساختمان های مسکونی شود یا در کارخانه هایی که به بخارآب یا آب گرم احتیاج دارند استفاده شوند. بخش خصوصی می تواند این کارها را انجام دهد. دولت باید آنها را مجبور به انجام چنین کارهایی کند نه اینکه نیروگاهی که مربوط به صنعت برق بوده به آنها واگذار کند. اکنون نزدیک به تمام سود فروش را به عنوان بدهی به پیمانکاران و به نیروگاه های خصوصی واگذار می کند. اگر واگذار کنیم شرکت خصوصی و سوخت آن را بدهیم، سرمایه گذار خصوصی اصلاً به فکر نمی افتد که از بقیه انرژی استفاده کند بلکه در بخش های تکمیلی باید سرمایه گذاری صورت بگیرد تا انرژی در بخش های مسکونی، صنعتی و عمومی استفاده شود.پیام ساختمان: به این ترتیب می توان در دقت قبوض و آمارهای مربوط به کاهش تلفات نیز تشکیک کرد. به اعتقاد من، ما خیلی از مفاهیم و تعاریف را عوض کرده ایم. قیمت تمام شده برق تنها از طریق اطلاعات ثبت شده در دفاتر مالی شرکت ها قابل استخراج است و لاغیر. حتی برخی از اساتید دانشگاه ها نرخ بهره را با سود بانکی به علاوه تورم محاسبه می کنند که این کار اصلاً درست نیست و مفهوم آن این است که پولدارها، پولدارتر شوند و همه بار تورم را بر دوش قشر حقوق بگیر بیندازیم. این مطلب را جا انداخته اند و وزارت نیرو نیز وقتی می بیند به صورت اصولی و دفتری قبوض محاسبه می شود با این تعریف موافقت می کند.در اینجا باید به موضوعی اشاره کنم و آن تفاوت برق با دیگر کالاهاست. وزارت نیرو موظف است به هر مشترک برق هر میزان که می خواهد از امروز تا 100 سال دیگر برق بدهد؛ بنابراین هر ساله باید ظرفیتی به تولید برق کشور اضافه کند که این کار با افتتاح نیروگاه های جدید و بالا بردن راندمان صورت می گیرد. برای تولید این پول در قیمت نیروگاه هایی که به بخش خصوصی واگذار می کنند و قبوض نیاز به تعاریف جدید پیدا می کنند. تاکنون دو یا سه مرتبه روی دارایی های وزارت نیرو تجدید ارزیابی صورت گرفته و جالب اینکه حسابرسان خبره کشور نیز این ارزیابی های را قبول کرده اند، درحالی که همان گونه که می دانید اصلی در حسابرسی وجود دارد و آن اینکه برای هر واقعه تنها باید یک سند ارائه بدهید. تا آخر هم همان سند باقی می ماند. تجدید ارزیابی به معنای آن است که ما سندهای قبلی را باطل کرده ایم مثلاً سندهایی که زمانی با دلار 7 تومانی بود باطل کردیم و بر اساس دلار جدیدی که 2 هزار یا 3 هزار تومان است سند تازه ای زدیم. این موضوع بنیان همه چیز را به هم زده است. اگر ارزیابی های قدیم بود قیمت برق ارزان تر می شد، درحالی که الان بر اساس آخرین اطلاعاتی که دارم 104 تومان و حتی 160 تومان به ازای هر کیلووات محاسبه شده است، بنا بر هر بهره ای که می خواهند از سرمایه بگیرند عددی به دست می آورند اما آن عددی نیست که پشتوانه ای داشته باشد.پیام ساختمان: شما در بخش تدوین قبوض هم بوده اید. این قبوض چگونه تدوین می شوند؟تدوین یک تعرفه درست و دقیق کمک زیادی به وزارت نیرو می کند اما تدوین آن در کشور ما با مشکلاتی همراه است. اول از همه می گویند نباید انرژی را هدر بدهیم و باید آن را برای آیندگان به میراث بگذاریم. این حرف بی پایه است چون بالاخره این مردم باید به گونه ای زندگی کنند البته آینده هم باید داشته باشند و نباید آن را اتلاف کرد. بر همین اساس تعرفه هایی وضع شده که پلکانی است، من از ابتدا مخالف تعرفه پلکانی بودم چون غلط است و صنعتی نیست چون در تولید انبوه (Mass Production) تعرفه به صورت تشویقی است و نه تنبیهی. در همه دنیا کسی که کمترین مصرف را دارد تعرفه بیشتری می پردازد و کسی که بیشتر مصرف می کند به ازای هر کیلووات ساعت مصرف سهم هزینه ثابت کاهش پیدا می کند. این کار توجیه صنعتی هم دارد چون هزینه های سرمایه گذاری شده پایه ای می آید و هم به نفع مصرف کننده خواهد بود و هم به سود تولیدکننده.پیام ساختمان: آقای محمد هاشمی، مدیرعامل شرکت توزیع برق تهران در گفتگو با پیام ساختمان تلفات برق سازمان متبوع خود را در سال گذشته 8.3 درصد اعلام کردند.البته ایشان در حوزه زیرنظر خود این عدد را اعلام کرده اند که اگر درست باشد بسیار خوب است. برق کالای پیچیده ای است که در جای جای کشور متفاوت است و به فاکتورهای متعددی ربط دارد. اما به هرحال برای تولید آن روزی برابر یک میلیون بشکه انرژی مصرف می کنیم.پیام ساختمان: این برابر تمام صادرات نفت کشور است. چگونه به این عدد رسیدید؟در سال 92 برابر 260 میلیارد کیلووات ساعت برق تولید کردیم ارزش حرارتی آن برابر 860 است که با ضرب در تولید می شود تولید برق بر اساس کیلوکالری که رقمی معادل 223 هزار میلیارد است. گفته می شود راندمان نیروگاه ها برابر 40 درصد است؛ به این ترتیب عدد حاصل را تقسیم بر 0.4 می کنیم که به عدد 559 هزار میلیارد می رسیم. سوخت نیروگاه ها گاز طبیعی است که 8600 کیلوکالری تولید می کند.پیام ساختمان: البته الان بر اساس مناقشاتی میان وزارت نیرو و نفت به مازوت تبدیل شده است؟به هرحال گاز طبیعی 8600 و مازوت 9700 کیلوکالری تولید می کند. حال تقسیم بر 8600 می کنیم که لیتر به دست بیاید (البته گاز مترمکعب است اما آن را به لیتر تبدیل می کنیم) که می شود 65 میلیارد لیتر، در هر بشکه 159 لیتر داریم؛ بنابراین با تقسیم این عدد به 159 تعداد بشکه به دست می آید که برابر است با 804 میلیون بشکه در سال تقسیم بر 365 روز سال عددی برابر 1 میلیون و 120 هزار به دست می آید که مصرف روزانه نیروگاه های ماست. اگر این راندمان 40 درصد درست باشد که رقم بسیار بزرگی است و اگر خیر، آنقدر مصرف انرژی نداریم پس این محاسبات چیست.عواملی در اقتصاد کلان خود را به وزارت نیرو تحمیل کرده است. اولین آنها خریداری انرژی است که با قیمت بالایی صورت می گیرد. دوم نرخ ارز است که در سال های اخیر به 3 برابر رسیده است، به هر حال برای اینکه مصرف کشور پوشش داده شود باید سالی 7 درصد به ظرفیت کشور افزوده شود که رقمی برابر 4 تا 5 هزار مگاوات می شود و این کار دلار می خواهد. یارانه ها نیز الان به مجموعه برق تحمیل شده و در این میان خصوصی سازی نیز گفتمان روز است. یعنی نیروگاه هایی که زمانی مال خود وزارت نیرو بود و بهره آن نیز دست خودش بود الان به بخش خصوصی داده شده و بهره آن را نیز می پردازد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×