menu

ثبت آگهی رایگان

معماری باغهای ایران

ایران سرزمینی است 4 فصل و با تنوع اقلیمی و آب و هوایی بسیار بالا و گوناگون. از آب و هوای جنگلهای اروپایی و سرسبز مناطق شمالی کشور گرفته تا اقلیم حاره ای کویرها و دشتهایی چون طبس و بم و خوزستان، کوهپایه های زاگرس مرکزی و... به همین دلیل اگر ایران را جهانی در ابعاد کوچکتر فرض کنیم و ایرانیان را نخستین منادیان فرهنگ جهانی سازی و آشتی تمدنها و دهکده جهانی و... به شمار آوریم بی راه نرفته و نگفته ایم. در طول تاریخ کهنسال این تمدن، ایرانیان نه تنها توانسته اند با حفظ انواع گوناگون آداب و رسوم و هنر و ادبیات بومی و اخلاق ها و هنجارهای قومی اقوام مختلف، به شاکله ای منسجم و ساختاری متحد از یک فرهنگ متمایز ملی و یگانه دست یابند، بلکه توانسته اند در مولفه های متعدد وجوه مادی تمدن نیز به ویژگی های هم ساختار و هم شکل و در عین حال منحصر به فرد برسند. یک نمونه و مصداق بارز و عالی برای این مدعا، باغ ایرانی است. باغهای ایرانی نیز همچون شهرسازی و معماری مسکونی یا حتی شعر و ادبیات توانسته اند همچون فرهنگ ایرانی همزمان با حفظ ویژگی های اقلیمی مربوط به هر منطقه و قبیله، همچنین حفظ معیارهای اختصاصی و متکثر و متعدد بومی، با دمیدن روحی یگانه در اندام های گوناگون به کالبدی واحد و متحد و ارگانیک دست یازند. کالبدی یگانه که همگی آنان را چون پاره های یک بدن در کنار یکدیگر نگاه داشته و سرنوشت و سرگذشت یکسانی را برایشان رقم زده است؛ به گونه ای که یکایک این پاره ها و اندام ها هر یک به نوبه خود بر چشم این بدن جای داشته باشند و همزمان به اندازه وظیفه و تعهد خود بار این کالبد متحد را بردوش کشند. باغ ایرانی نیز همچون شعر و غزل ایرانی، آنقدر به ویژگی های مشترک و یکسان دست یافته که با وجود تنوع اقلیمی و جغرافیایی، می توان در هر زمان و هر مکان، اتمسفر و فضای هنری و زیباشناسانه یگانه و متمایز آن را تشخیص داد. تا آنجا که به فرض اگر چشم جهانگردی را ببندیم و او را با هواپیما به یکی از تاکستان های همدان یا زنجان، نخلستان های بم، طبس یا خوزستان، باغ مرکبات و نارنجستان های لاهیجان و شهسوار یا انارستان های ساوه و یزد ببریم، بی شک او با کمی درنگ و دقت می تواند تفاوت این باغها را با باغهای مشابه در تاکستان های فرانسه، نخلستان های عربستان و الجزایر و... تشخیص داده و به ملیت و فرهنگ باغبانان آنها پی ببرد؛ چرا که باغ ایرانی همان گلها و نقشهای فرش ایرانی است که بر تاروپود خاک و جویبارهای جاری برزمین بافته شده است. همان فرشی که از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب این سرزمین به دهها و صدها نقش و نقشه متفاوت بافته می شود و در عین حال هنوز هم راوی قصه تبعید از یک بهشت است. باغ ایرانی یک پدیده صرفا کشاورزی نیست و نباید فقط آن را در زمین های اطراف یک آبادی جستجو کرد. باغ ایرانی، بویژه در معماری سنتی ایران، در اطراف تمامی عمارات و حیاط خانه های ایرانیان حضور دارد و حتی با شهرسازی سنتی ایرانی آمیزش و اتحاد دارد. چه بسیارند چهارباغ هایی که در مراکز شهرهایی مثل اصفهان، شیراز، یزد، کرمان، ارومیه و حتی تهران که شهری است مدرن و معاصر با حصار آجری و پرچین گیاهی برای خود جا باز کرده و برای رهگذران آغوش گشوده اند و با سایه و میوه های خود پذیرایشان هستند. تا چندی پیش، حد فاصل همین باغها و حصارها بود که باعنوان کوچه باغ طبع شعر هر شاعری را به وجد می آورد و آنان را به تغزل می کشاند. کوچه باغهایی که اگر رهگذری، حتی در ایام کودکی خود یک بار از میانشان قدم می زد تا آخر عمر خاطره خرم و با طراوت آن را حفظ می کرد و از آن نمی گذشت. کوچه باغ هایی که خیلی وقتها برای عابران مقصود تفرج بود تا راهی برای رسیدن به مقصد. متاسفانه در معماری معاصر ایران به بسیاری از ویژگی های اصیل معماری سنتی و ظرافت های موجود در آن، همچنین قوانین کلی حاکم بر معماری مسکونی و شهری ما توجه نشده و معیارهای آن در ساخت شهرهای جدید رعایت نشده است؛ به عنوان مثال پارکها و فضاهای سبز شهرهایی مثل تهران به هیچ وجه به معماری شکوهمند باغهای سنتی ما شبیه نیست. این پارکها دقیقا با توجه به الگوهای اروپایی بازسازی شده اند. خود همین بحث مقال و مجالی مفصل و مجزا می طلبد که فعلا موردنظر ما نیست. نکته بعدی که در ارتباط مستقیم با موضوع آب و آبیاری قرار دارد، تقسیم ساعات آبیاری است. در بافتهای تزیینی، علاوه بر معیارهای علمی، خود حضور و نمایش گردش آب موضوعیت دارد. محدودیت منابع آبی در کشورهایی مثل ایران طبعا ایجاد علاقه و تمایل به نمایش و تماشای آب کرده، آن را تشدید می کند. در تاسیسات آبیاری باغهای ایرانی، از حوض و فواره ها گرفته تا کاشیکاری جویبارها این علاقه و تمایل به خوبی به چشم می خورد. کمتر مردمانی در جهان مثل ایرانیان، در مهندسی تاسیسات آبرسانی به باغها اینچنین ظرافت و زیبایی هنرمندانه به خرج می دهند. ساخت باغ در کشور ما سابقه ای طولانی داشته و در تمام دورانها بخصوص دوره اسلامی مورد توجه بوده است. باغها در کل عملکردهای مختلفی داشته اند و در بعضی دورانهای باغهای عمومی برای گردش و تفریح اهالی ساخته می شوند. در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درخت زارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهنسال بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها، چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها، خاص این سرزمین بوده است. در دین اسلام کاشتن درخت پسندیده و از بین بردن و قطع بیمورد آن نکوهیده شمرده شده و در این مورد احادیث و روایت فراوانی در دست است. از طرفی به دلیل اختلاف آب و هوایی مناطق مختلف ایران، بخصوص در مناطق گرمسیری باغ اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این دو موضوع و مسایل دیگر باعث شدند که در این سرزمین درخت به عنوان عامل گیاهی و حیاتی مورد احترام اهالی قرار گیرد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 326

فهرست مطالب شماره 326

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×