menu

ثبت آگهی رایگان

پاسخ منوچهر شیبانی به استعفای مهدی موذن

هفته گذشته مهدی مؤذن، رئیس سازمان نظام کاردانی استان تهران طی نامه ای استعفای خود را تقدیم دفتر سازمان های مهندسی و تشکل های حرفه ای وزارت راه و شهرسازی کرد که پیام ساختمان در شماره گذشته دلایل این استعفا را از ایشان(مؤذن) جویا شد. در همان زمان خواستار پاسخ منوچهر شیبانی، مدیرکل مربوطه شدیم اما ایشان ترجیح دادند که این پاسخ را به صورت مکتوب به پیام ساختمان ارائه کنند. در زیر متن پاسخ مکتوب منوچهر شیبانی به مهدی مؤذن آمده است. مدیرکل دفتر سازمان های مهندسی و تشکل های حرفه ای وزارت راه و شهرسازی می گوید: در درجه اول معتقدم نه تنها به لحاظ وظیفه سازمانی در صنعت ساختمان، فعالیت و حضور مسئولانه کاردان ها لازم است، بلکه به عنوان یک مهندس شخصاً بسیار قائل به این مهم هستم و در همه کارهای مهندسی که داشته ام و نیز در کارهای مشاوره و اجرای ساختمان درگذشته همواره از خدمات کاردان ها در کنار خود بهره مند شده ام و همکاری آنان برایم بسیار سودمند بوده است. اما برخی مهندسان نگاه و نظرشان این گونه نیست. لذا باید گفت نه تنها هیچ کاردانی جای مهندسی را تنگ نمی کند، بلکه کاردان در کنار مهندس، شخص مطلع و مسئولی است که زنجیره منابع انسانی پروژه را تکمیل، موجب انتقال صحیح نکات فنی از مهندس به سایر عوامل پروژه شده و با توان مهارتی خود در حسن انجام پروژه کمک می کند. در برخی پروژه ها لازم است چندین کاردان یا تکنسین در کنار مهندسان ایفای نقش کنند، اما در کشور ما این موضوع در صنعت ساختمان با سه مشکل اساسی روبروست. نخست آنکه تعداد کاردان ها بسیار کمتر از مهندسان است؛ در حال حاضر در قبال حدود چهارصد هزار نفر مهندس، حدود شصت هزار نفر کاردان وجود دارد که این نسبت باید معکوس می بود. دوم آنکه روشی قابل تأمل در نظام آموزش عالی به نام کارشناسی ناپیوسته وجود دارد که هنوز ابهاماتی دارد. اگر نظام آموزشی دوره کارشناسی پیوسته را باهدف تربیت مهندس و دوره کاردانی را باهدف تربیت کاردان با ویژگی های خاص آن، یعنی توجه به توانمندسازی مهارتی به جای تأکید عمده بر مطالب نظری برقرار کرده است، این روش ناپیوسته بر پایه کدام یک از این دو مبنا استوار است و اصولاً اگر قرار است کاردان به طور ناپیوسته کارشناس شود، چرا از همان ابتدای پذیرش، مقطع تحصیلی را کارشناسی در نظر نمی گیرند. این روش و در کنار آن موج مدرک گرائی وسیع در جامعه باعث شده که بسیاری از کاردان ها حتی باوجود اشتغال و درآمد خوب به سمت کارشناسی ناپیوسته و کسب مدرک مهندسی تمایل پیدا کنند. همین الان تعدادی از اعضای سازمان های نظام کاردانی، کارشناس یا مهندس هستند ولی با مدرک کاردانی خود کار می کنند. حتی برخی از اعضای هیئت مدیره سازمان های نظام کاردانی مهندس اند ولی با مدرک کاردانی در سازمان نظام کاردانی عضو هستند. سومین نکته نیز مخالفت جدی برخی مهندسان باکار و فعالیت کاردان ها بخصوص در ساخت وساز شهری هستند. متأسفانه ساخت وساز بیش از سی سال است که با واژه نادرست سهمیه و البته ظرفیت اشتغال عجین شده است، این افراد تصور می کنند حضور کاردان در ساخت وساز شهری به منزله از دست دادن بخشی از سهم آنان است و همان طور که گفتم شخصاً این نوع نگاه و برداشت را قبول ندارم و بارها تلاش کرده ام این نگاه برخی همکاران مهندسم را تصحیح کنم که متأسفانه در مواردی با عتاب و خطاب روبرو شده ام. وی می افزاید: در خصوص اقدامات انجام شده برای کاردان ها و سازمان نظام کاردانی ساختمان در سال های اخیر هم لازم است به نکاتی اشاره کنم. همان گونه که در ابتدای شروع وظیفه ام گفتم، ظرف مدتی کوتاه در کنار برنامه ای که برای انجام وظائف محوله و برخی از اموری که از سال ها قبل معوق مانده بود، آغاز نمودم که امور کاردان ها نیز جزء این موارد بود و در وهله اول انتخابات هیئت مدیره و تشکیل ارکان این سازمان ها را به انجام رساندیم. این انتخابات قریب هفت سال به تعویق افتاده بود. جالب آن است که برخی از اشخاصی که عادت دارند همیشه موضوعی پیدا کنند و ایراد بگیرند و به اصطلاح غر بزنند، قبل از آن به وزارت راه و شهرسازی ایراد می گرفتند که چرا سال هاست انتخابات نظام کاردانی برگزار نمی شود ولی پس از برگزاری انتخابات گفتند این که کاری نبود. خوب اگر کاری نبود چرا آن همه ایراد و فغان و فریاد می کردید و اگر کاری بود که بوده و هست چرا آن را بی ارزش می کنید. به نظر من این نوع برخورد ریشه در ویژگی های افراد معدودی دارد و جامعه مهندسی و کاردانی فرهیخته تر از آن است که به این نواهای ناکوک و ناساز دل دهد و همراهی کند، منتها این افراد صدایشان بلندتر است، نامه و رسانه و غیره را به خدمت می گیرند، تعهدی به اخلاقی بودن یا نبودن کار و فرمایش خود ندارند و مطرح شدن و در معرض دید قرار گرفتن به هر قیمت برایشان مهم است. به دنبال برگزاری انتخابات سازمان های استان ها، برگزاری نخستین هیئت عمومی و انتخابات و تشکیل شورای مرکزی این سازمان نیز انجام شد. البته قبلاً با توافق معاونت وقت مسکن و ساختمان تشکیلاتی به نام شورای مرکزی برای هماهنگی سازمان های استان ها فعال بود، لکن این نخستین بار بود که چنین شورایی با پشتوانه قانونی و بر اساس تصویب نامه هیئت وزیران تشکیل شد و طبعی جایگاه حقوقی و قانونی آن بسیار متفاوت تر از قبل بود. پس ازآن تبیین جایگاه کاردان ها در خدمات مهندسی ساختمان مدنظر قرار گرفت. در این راستا کار و فعالیت کاردان ها در تدوین پیش نویس های شیوه نامه های اجرای ساختمان، گودبرداری، خدمات آزمایشگاهی، نگهداری ساختمان در کنار مهندسان مدنظر قرارگرفته و در همه جلسات نظرخواهی و هم اندیشی نیز از سازمان نظام کاردانی ساختمان در کنار سایر نهادها دعوت به عمل آمده است و همه این موارد در دست انجام است. شورای مرکزی نظام کاردانی و رئیس محترم فعلی آن با حسن نیت و تلاشی مضاعف با این دفتر همکاری دارند و جلسات مشترک مختلفی نیز برقرار می شود. کمیته مشترکی نیز با حضور دو نفر از کارشناسان مبرز این دفتر و سه نفر از نمایندگان شورای مرکزی برای آسیب شناسی و ارائه پیشنهادهایی در راستای بهبود فعالیت کاردان ها در جهت ارتقای کیفی ساخت وسازها تشکیل شده است که در نظر است در آینده نزدیک با دعوت از نمایندگان شورای مرکزی نظام مهندسی ساختمان و دفتر مقررات و کنترل ساختمان، به صورت چهارجانبه ادامه یابد. او ادامه می دهد: چند سال قبل روزی از دفتر جناب آقای مهندس صومعلو معاون قبلی و وقت مسکن و ساختمان وزارت با من تماس گرفتند و برای جلسه ای دعوت نمودند که موضوع آن بررسی تغییر نام کانون کاردان های فنی ساختمان، به سازمان نظام کاردانی ساختمان برای تهیه پیشنهاد جهت ارسال به هیئت دولت بود. در جلسه نمایندگان کانون کاردان های فنی، مدیران کل وقت، نمایندگان سازمان نظام مهندسی ساختمان و برخی اشخاص به صفت مدعو حقیقی حضور داشتند. بحث مطرح و بسیار بالا گرفت و جو جلسه به شدت مخالف این تغییر بود. معمولاً برحسب عادت بامطالعه و کسب اطلاعات در جلسات شرکت می کنم، توضیحات مفصلی در خصوص واژگان سازمان، کانون، انجمن، جامعه و سایر عناوین مشابه، حیطه وظائف، جایگاه حرفه ای، جایگاه حقوقی و سایر مسائل مربوط ارائه دادم و با توضیحاتی اظهار داشتم که این تغییر را مغایر قانون یا دارای عیب و ایراد نمی دانم و شاید ارتقاء عنوان بتواند در حداکثری مشارکت کاردانان، ایجاد انگیزه و تلاش بیش ازپیش آنان مؤثر واقع شود. پس از جلسه آقای مهندس صومعلو خواستند که حاصل مطالعات و نظر خود را کتباً به ایشان تقدیم کنم که این کار انجام شد و همین متن یکی از مبانی استوار این تغییر نام قرار گرفت. در طول این سال ها بسیاری از همکاران مهندس به دلیل این اظهارنظر مؤثر در موضوع برمن خرده گرفته اند. اخیراً نیز پس از موارد نادرستی که در کمال بی انصافی و ناسپاسی در طی چند نامه توسط یکی دو نفر از کاردانان مطرح شد، یکی از این بزرگواران گفت بفرمائید تحویل بگیرید این هم ایجاد انگیزه و توسعه مشارکت. این هم پاداش شما برای این همه دفاع از کاردان و نظام کاردانی. خودکرده را تدبیر نیست. من به ایشان گفتم که کار غلط و حرف نادرست یکی دو نفر را که حداقل بقیه اشخاص مطلع در جریان چرائی و علت آن هستند، نمی توان و نباید به پای همه اشخاص آن جامعه نوشت و اتفاقاً تلاش این گونه افراد در آن است که پای بقیه را به وسط بکشند و به نوعی موضوع را از تمنیات شخصی تبدیل به موضوعی جمعی کنند که به خوبی بر این ترفندهای شکست خورده آگاهم. حساب قاطبه کاردان های محترم و شریف، همچنین شورای مرکزی نظام کاردانی و شأن و جایگاه آنان املا از این معدود افراد جداست. مدیرکل دفتر سازمان های مهندسی و تشکل های حرفه ای وزارت راه و شهرسازی می گوید: در حین برگزاری انتخابات شورای مرکزی نکته ای مطرح شد. در شیوه نامه مربوط که تدوین آن به عهده این وزارت و در حوزه معاونت مسکن و ساختمان بود، با بررسی ها و آسیب شناسی به عمل آمده، مجموعه کارشناسی به این نظر رسید که در نظام کاردانی ریاست شورای مرکزی جدا از ریاست سازمان استان باشد و از این طریق ضمن توسعه مشارکت درون سازمانی، امکان لازم برای انجام بهینه فعالیت ها بدون تداخل این دو وظیفه فراهم گردد. این موضوع به عنوان یک اصل کلی مطرح بود و در زمان تدوین و تصویب و ابلاغ آن به هیچ وجه شخص خاصی مدنظر نبود. زیرا اساساً نباید ضابطه برای شخص خاصی نوشته شود. بسیاری از کاردان ها هم این موضوع را تائید کردند. اما در مراحل پایانی متوجه شدیم که فرد خاصی آن را به خود گرفته و متأسفانه با انتشار این نکته که وزارتخانه می خواهد مرا حذف کند و گفته اند که من استعفا دهم و رسانه ای کردن و شلوغ کاری موضوع را با تحریف منتشر ساخت. اصولاً در نهادهای حرفه ای گردش وظائف یا به اصطلاح گردش نخبگان جزء اصول اساسی است. حتی در شرکت های خصوصی یا نهادهای اداری نیز مرسوم نیست که فردی سی سال، بیست سال، پانزده سال بر یک سمت یا دو سمت تکیه زند و حاضر نباشد آن را به دیگری واگذار کند و اگر چنین شرایطی پیش آید خود را بهترین فرد بلا مشابه در کشور برای آن سمت بداند و فغان برآورد. در جوامع حرفه ای بزرگ ترین اصل مشارکت عمومی است، در حال حاضر در سازمان های نظام مهندسی و نظام کاردانی ساختمان، منعی برای تصدی ریاست سازمان در سنوات متوالی یا حتی عضویت در هیئت مدیره وجود ندارد، لکن اصرار این گونه بر حفظ سمت به هر قیمتی نیز زیبنده نیست. شیبانی می افزاید: چندی قبل، برخی از اعضای هیئت مدیره یکی از سازمان های نظام کاردانی، شکایاتی را تسلیم نمودند و پی گیر رسیدگی به آن هستند، مبنی بر وجود سوءاستفاده و تخلفات متعدد از قبیل برداشت وجوه و انجام هزینه های غیرقانونی، استخدام خویشاوندان، برداشت حقوق ماهانه یک صد و بیست میلیون ریالی در سال قبل و برخی موارد دیگر که نه ذکر آن فعلاً لازم است و نه در تفصیل این گفتگو، این دفتر نیز در راستای وظائف قانونی نظارتی خود برای بررسی و احراز صحت وسقم این مطالب اقدام نمود، البته در برخی موارد نتایج عجیبی به دست آمد مثلاً در مورد استخدام خویشاوندان پاسخ داده اند که گرچه پسران و عروسم را استخدام کرده ام ولی حقوق و دریافتی آنان کمتر از کارکنان بوده. توجه دارید که حقوق یک صد و بیست میلیون ریالی را برای نظام کاردانی می توان حقوق نجومی توصیف کرد. تلاش بر این هست که این بررسی نیز با حفظ حرمت اشخاص و بدون هیاهو انجام شود و اگر به این نتیجه برسیم که کسی یا کسانی اشتباهی صورت داده اند، توصیه به اصلاح و رفع آن صورت گیرد. البته بدیهی است که اگر تخلف یا خدای ناکرده جرمی محرز شود، شخص ذی ربط باید در مرجع مربوطه پاسخگو باشد. به نظر می رسد بعضی جوسازی ها و پرخاش ها و هیاهوها بامنظور قبلی صورت می گیرد تا اگر فردا روزی شخص مکلف شد در مرجعی پاسخگو باشد، به راحتی ادعا کند دیدید که چون من انتقاد نمودم، چگونه برای من پرونده سازی کردند. این ترفندها بسیار روشن و مشخص است و اگر بتوان اشخاصی را در مدت کوتاه یا تعداد کمی را در درازمدت تحت تأثیر قرارداد، نمی توان با این روش ها همگان را برای همیشه فریفت. شیبانی اصل ادامه می دهد: بارها در جلسات شورای مرکزی نظام کاردانی عرض کرده ام که بررسی کنید، ببینید برخی سازمان های استان ها مانند فارس، گیلان، گلستان، قزوین، خراسان رضوی، قزوین، کرمان، ایلام چگونه در امور خود توفیق یافته اند و اگر مشکلاتی نیز دارند، در حداقل ممکن است، حتی برخی از این سازمان ها موفق به خرید ساختمان برای سازمان و استقرار در ساختمان خود شده اند، بقیه سازمان ها نیز از طریق انتقال تجربه و روش های مدیریتی از آنان کسب تجربه کنند. اگر وزارت راه و شهرسازی وارد موضوعی می شود، بلافاصله فریاد برمی آورد که دولت در کار نهاد حرفه ای و مردم نهاد دخالت کرد و اگر ورود نمی کند متهم به بی توجهی می شود. مدیر نهادی را فرض کنید که سال هاست به همه مدیران نهادهای مربوط به تشکیلات تحت مدیریت خود می تازد و پرخاش می کند و آنان را به بی عملی متهم می کند، غافل از اینکه آیا در این مدت طولانی شما هیچ وظیفه و کاری نبوده که انجام دهی و فقط منتظر بودی که فلان وزارتخانه و بهمان نهاد کار شمارا انجام دهد و جناب عالی نیز مدیر باشی و از حقوق آن چنانی و استخدام فرزندان و عروس و خودرو و راننده و دستیار برخوردار شوی و هراز چند گاهی دوباره پرخاش و لابه لای آن تحریف و کذب و اهانت و تهمت و غیره. وی تصریح می کند: شیوه این جانب این بوده و هست که در مقابل این بی اخلاقی ها و ناروائی ها سکوت کنم و با توکل به خداوند متعال وبر اساس اعتقاد و وظیفه قانونی، شرعی، عرفی، حرفه ای و انسانی به آنچه تکلیف دارم، عمل نمایم و وقت خود را صرف ورود به این جدال های بی مورد که جز اتلاف وقت و زمان، حاصلی ندارد، نکنم. طول دوره خدمت به مردم و حرفه و مملکت و اصولاً طول دوره عمر آدمی بسیار کوتاه تر از آن است که آن را صرف چنین جدل هایی نماید، بخصوص آنکه طرف مقابل قصد مطرح کردن خود و دیده شدن از در رسانه و مد توجه قرار گرفتن باشد . این گونه افراد می خواهند با هجمه به دیگران و تهمت و دروغ اولاً خود را مطرح کنند و در دید دیگران قرار دهند، زیرا هنر دیگری ندارند که با آن به شهرت برسند. ثانیاً در یک استراتژی فرار به جلو خود را از پاسخ گوئی به تخلفات و عملکرد نامطلوب و زیان بار معاف و مبرا نموده و با متهم کردن دیگران راه فرار را در پیش گیرند و خود به جای متهم ، در صندلی مدعی قرار گیرند. ثالثاً اگر تخلفات آنان به مراجع ذی ربط ارسال شد یا به دلیل تهمت، افترا، توهین و اهانت یا نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار گرفت ، مظلوم نمائی کند که آی مردم دیدید که من حرف حق زدم، چه با من کردند؟ تاریخ بسیار پر است از این ترفندها و توطئه ها که امروز جنگ روانی نام گرفته است. برخی نیز طبیعت و ذاتشان چنین است. چه می شود کرد؟ کیش شخصیت، خودستائی و منم گوئی درد بدی است و انسان را از اخلاق و انسانیت و دیدن سوابق و گذشته و آینده دور می کند. اگر کسی گرفتار این درد است، به خودش مربوط است. بگذار تا در درد خود بسوزد. بنابراین در چنین دامی نمی افتم و با مجادله درباره این اکاذیب و نارواها و ناسزاهاست وقت خود را تلف نمی کنم و چنین اشخاصی را در نیت ناصوابشان ناکام می گذارم. جای شگفتی هست کسانی که خود ادعا می کنند پانزده سال براین اریکه تکیه زده اند هیچ تقصیری و نقصی در کار خود ندارند همیشه دیگران کارها را به سمتی برده اند که بدتر از گذشته هم شده است. اگر فقط به قدر ارزنی انصاف داشته باشند و کلاه خود را قاضی کنند، باید بیش ازپیش از خود شرمنده باشند. آقای کاردانی می گفت قبل از تصدی شما باوجوداینکه این سمت و آن سمت را داشتم، هشت بار از یکی از مدیران وقت تقاضای ملاقات کردم، اما یک بار وقت ندادند. حال آنکه از زمان تصدی شما هر وقت آمدم در اتاقتان باز بوده و باروی گشاده ما را پذیرفتید و به حرفمان گوش دادید و در حد مقدور و امکان هم انجام دادید. آن موقع نه در اتاقمان را بسته بودیم و نه دست کسی را. آن موقع می دانستند که تغییر آئین نامه دولت و قانون مصوب مجلس در اختیار مدیرکل نیست، اما امروز به راحتی متهم می کنند که چرا آئین نامه را تغییر ندادید. چرا تعداد مهندس بیش از کاردان است. باز جای شکرش باقی است که علت کل کمبودهای عالم را به اینجانب منتسب نکرده اند.جل الخالق این انسان دو پا برای نیات خود به چه تحریف و تغییر و تبدیلی که متوسل نمی شود. قصد ندارم که وارد این مقوله ها بشوم وگرنه صد سینه گفتنی دارم. فقط می گویم خدایا همه ما و بخصوص این بندگان خود را به راه راست هدایت کن. این تنها دعایی است که می توانم در اینجا بکنم. شیبانی اصل در پایان می گوید: هرکسی یک روز کار اداری کرده باشد، می داند که استعفا را باید به شخص سمت دهنده تسلیم نمود. در مورد سازمان های استان ها مرجع تسلیم استعفا از ریاست، هیئت مدیره است و برای عضویت در هیئت مدیره حسب مورد امضاکننده اعتبارنامه که وزیر یا معاون وزیر است. حال اگر کسی با ادعای چهل سال، پنجاه سال و هرقدر سابقه کار اجرائی استعفای خود را به مدیرکل ستادی وزارتخانه می نویسد و آن را با چندین و چند رونوشت مزین و منتشر می کند و حتی خطاب به مدیرکل استان نیز نمی نویسد یا باید در آن سوابقش تردید کرد یا باید دانست که منظورش استعفا نیست و منظور دیگری دارد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 295

فهرست مطالب شماره 295

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×