menu

ثبت آگهی رایگان

صنعتی سازی چگونه منحرف شد؟

بیش از یک دهه است که واژه صنعتی سازی وارد ادبیات عمران کشور شده و مسیر پرفرازونشیبی را به دلیل فقدان رویکرد درست مسئولان پشت سر گذاشته است. به طور مثال باوجوداینکه LSF به عنوان مهم ترین فنّاوری صنعتی سازی فراگیری بیشتری نسبت به سایر فن آوری ها در بین سازندگان و عامه مردم داشته، بازهم رویکرد سنتی سازی ساختمان مانع از گسترش آن شده است. به منظور بررسی چالش ها و راهکار های پیش روی صنعتی سازی ساختمان با مسعود کریمیان، عضو ارشد کمیته تدوین آیین نامه طراحی و اجرای سازه های فولادی سرد نورد (معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری- سازمان نظام فنی و اجرایی کشور)، نماینده ی AISI در ایران و خاورمیانه و طراح، محاسب و مدرس سیستم ساختمانی LSF گفتگویی ترتیب داده ایم که در زیر آمده است. پیام ساختمان چرا صنعتی سازی به معنای واقعی کلمه در کشور رشد قابل توجهی نداشته است؟ درواقع سرنخ های این موضوع را باید از مسیری که صنعتی سازی پیموده، ریشه یابی کرد. مدیریت، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های دولتی برای ترویج صنعتی سازی و نحوه حمایت از آن از یک سو، و روش فعالیت خود شرکت ها و بازخوردها و تأثیرات منفی ایجادشده از برخی شرکت ها در طول سنوات گذشته از سوی دیگر موجب رکود صنعتی سازی در کشور شد. پیام ساختمان: مگر وزارت راه و شهرسازی در جهت ترویج صنعتی سازی اقدام نکرد؟ وزارت راه و شهرسازی در جهت ترویج صنعتی سازی اقدام نمود اما روش هایی که برای این منظور به کار گرفت روش هایی ناکارآمد بود و تأثیرات و تبعات منفی بسیاری به جا گذاشت. از زمانی که LSF در نخستین ماده حمایت از صنعتی سازی در بنده د تبصره 6 قانون بودجه 86 قید شد تاکنون، هیچ اقدام مهمی در خصوص توسعه صنعتی سازی انجام نشد. در آن زمان، ساخت وساز مسکن مهر به روش صنعتی در اولویت قرار گرفت که با قیمتی بسیار غیرمنطقی به پیمانکارها واگذار شد و وقتی دریکی از جلسات بنده با استناد به متره و برآورد باقیمت های مصالح آن زمان به قیمت مصوب دولت اعتراض نمودم، وزیر وقت با صراحت پاسخ دادند: پیمانکار با این قیمت می سازد و سودش را هم می برد شما نگران نباشید! لاجرم پیمانکارها برای حفظ توازن سود و هزینه های ساخت، متوسل به روش هایی شدند که کیفیت ساخت را به شدت تحت الشعاع خود قرار می داد. موضوع دوم اینکه دولت حتی برای پروژه های عمرانی خودش هیچ توجه و اعتنایی به صنعتی سازی نکرد و تنها صنعتی سازی برای مردم تجویز شد. درحالی که دولت ظرفیت عمرانی بالایی دارد. پیام ساختمان : به اجرای صنعتی سازی و افت کیفیت ساخت در مسکن مهر اشاره فرمودید. می خواهیم به طور ملموس تری موضوع را توضیح بدهید؟ اغلب پیمانکاران بدون داشتن دانش فنی لازم و تلاش برای کاهش هزینه های ساخت با تهیه مصالح ساختمانی بی کیفیت و غیراستاندارد و نیروی کار ارزان وارد ساخت شدند که نمونه آن را در ساختمان های سنتی هم به صورت کاستن از تعداد میلگرد و مقدار سیمان بتن فراوان دیدیم. در جریان پیگیری پرونده LSF پرند که زیر نظر مدیریت بسیار ضعیف مپسا که خودش آشنایی چندانی با صنعتی سازی نداشت، اداره می شد و اوج بی کیفیتی در آنجا مشاهده می شد، آقای وزیر وقت فرمودند صنعتی سازی نکنید! و وقتی با بازرسی از پروژه ها کار چند پروژه صنعتی سازی و حتی سنتی سازی به تعطیلی و خلع ید پیمانکار کشید، آقای وزیر گفت: باید طبق برنامه آمارها را افزایش بدهیم. مانع نشوید بگذارید بسازند و پس ازاین که موضوع کیفیت ساخت به مطبوعات کشید، مدیرکل وقت مقررات ملی ساختمان که کمیته مبحث 11 مقررات ملی را به افرادی ناآشنا با صنعتی سازی محول نمود، علناً عنوان کردند بیش از 92 درصد مسکن مهر منطبق بر مقررات ملی ساختمان و امن است و مرکز تحقیقات راه و شهرسازی که متولی توسعه صنعتی سازی بود، وظایف خود از قبیل تدوین آیین نامه برای LSF را رها کرده به دنبال اختراع روش ساختمان سازی من درآوردی مانند نیک سیستم و واگذاری پروژه مسکن مهر برای ساخت با آن روش بود که آن هم بدون آیین نامه و روش های کنترلی بود! یا برای ساختمان اداری خودش پروژه LSF تعریف می کند و طراحی و اجرای آن را به افراد و شرکت های فاقد صلاحیت واگذار می کند. پیام ساختمان: پس نقش سازمان نظام مهندسی که وظیفه کنترل ساخت را بر عهده داشت چه بود؟ ما به دو دلیل از سازمان نظام مهندسی فاکتور می گیریم. اولاً چون آن سازمان هم با نزدیکی رئیس سازمان به وزیر وقت با قصد پیش برد آمارها فقط نقش امضا کردن برگه های پروژه ها را بر عهده داشت نه نقش کنترلی. ثانیاً سازمان هیچ گونه برنامه ای برای آموزش مؤثر نیروهای سازمان برای کنترل صنعتی سازی نداشته و اگر هم آموزشی بود در همان مرکز تحقیقات راه و شهرسازی انجام می شد که هیچ آیین نامه و استانداردی برای صنعتی سازی نداشت! و عوامل مهندسی در مواجهه با صنعتی سازی یا خوف می کردند یا بهت زده بودند یا فقط برگه های صوری را مهر و امضا می کردند. پیام ساختمان: اشاره کردید که دولت باید در پروژه های عمرانی از صنعتی سازی استفاده می کرد. دولت چگونه باید این کار را می کرد؟ کشور برنامه های عمرانی متنوعی دارد که یا مستقیماً توسط بخش دولتی انجام می شود مانند ساختمان های ادارات و سازمان های دولتی، یا در ارتباط با دولت هستند مانند ساختمان های آموزشی و درمانی. دولت در حقیقت سهم بسیار ناچیزی از این همه پروژه های عمرانی را به سمت LSF هدایت می کند. یعنی تنها برای پروژه هایی که یا تعجیل در بهره وری دارند یا با روش های سنتی قابل انجام نیستند، مانند اضافه طبقات. مابقی ظرفیت عظیم پروژه های دولتی همگی به سمت سنتی سازی هدایت می شوند. دولت برای ترویج فرهنگ صنعتی سازی، توسعه پایدار و عمل به فرمان ها سیاست های اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلی نظام در امور مسکن و شهرسازی سند چشم انداز افق 1404 که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، باید خودش متولی نخست صنعتی سازی در کشور باشد. پیام ساختمان: سؤال مهم دومی که وجود دارد در خصوص نحوه فعالیت شرکت هاست. این تأثیرات و بازخوردهای منفی چگونه به وجود آمدند؟ با شروع بازسازی عراق و زلزله بم با سیستم LSF در اوایل دهه 80 دوباره روش های پیش ساخته سازی ساختمان مطرح گردید و عرصه جدیدی باز شد که صرف نظر از جذابیت روش های اجرایی آن، چون بازار پرسودی را نشان می داد، یک عده افراد سودجو وارد این بازار شده و بدون داشتن دانش فنی لازم اقدام به سرمایه گذاری در این زمینه و کسب سهم از بازار تقاضا نمودند. علاوه بر مهندسین ناآشنا بودند کسانی که مدرک مهندسی و یا کلاً مدرک دانشگاهی هم نداشتند و با تأسیس یک شرکت خانوادگی با زن و پدرزن، بازار کار مهندسی را اشغال کرده و با استثمار مهندسین عمران، سودهای کلان میلیاردی کسب می کنند. نتیجه حضور این شرکت ها که در سایه سنگین فقدان نظارت بر شرکت های ساختمانی، توسط فریب کارفرمایان بازار را تصرف می کنند، با نارضایتی مداوم کارفرمایان، بی رغبتی به صنعتی سازی را در اذهان کارفرمایی شکل داده و بازار درحالی که رشد صنعتی سازی را به افول کشانیدند. درنتیجه برخی از شرکت ها ورشکسته و حتی منحل شدند. پیام ساختمان: یعنی هیچ سازمان ناظری بر نحوه فعالیت شرکت های ساختمانی نظارت نمی کند؟ متأسفانه هیچ قانون یا ابزار یا نهاد و سازمان نظارتی حتی یک اتحادیه قدرتمندی در این خصوص وجود ندارد. مثلاً یک پزشک عمومی یا فارغ التحصیل تاریخ، روانشناسی و سایر رشته های غیر مرتبط یا حتی فاقد تحصیلات می تواند با خرید یک شرکت مهندسین مشاور یا تأسیس یک شرکت مهندسی پیمانکاری و انبوه سازی بشود مدیرعامل آن و وقتی هیچ نهادی مسئولیت نظارت بر نحوه ی تشکیل و فعالیت شرکت های مهندسی و پیمانکاری و مجریان ساختمانی را بر عهده ندارد، از بروز این همه اخبار فجایع تکان دهنده و آمار نگران کننده در ساختمان همچنین از آمار بزرگ بیکاری مهندسین نباید تعجب کنیم که با رشد جمعیت وخیم تر نیز خواهد شد. حتی شما می بینید در بطن مهم ترین مرکز تصمیم گیری و قانون گذاری کشور که به فرموده امام خمینی(ره) در رأس امورات است، یک پزشک می شود مرجع تصمیم گیری برای عمران. در هیچ کجای جهان چنین بی نظمی و آشفتگی دهشتناکی در بخش ساختمان نمی توانید ببینید که در کشور ما حاکم است. مگر احراز صلاحیت پیمانکاران و مشاوران با رتبه بندی سازمان مدیریت و برنامه ریزی صورت نمی گیرد؟ اغلب همین شرکت ها رتبه بندی نیز دارند اما این رتبه بندی دو اشکال عمده دارد. اولاً این احراز صلاحیت تنها در پروژه های دولتی کاربرد دارد و در پروژه های بخش خصوصی برای کارفرمایان اهمیتی ندارد. ثانیاً همین رتبه بندی بدون توجه به تخصص هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ها و صرفاً بر اساس سوابق بیمه مهندسی و امکانات شرکتی صادر می شود. هر فردی حتی بدون تحصیلات نیز می تواند یک شرکت تأسیس کند و با خرید سوابق یک مهندس، رتبه بندی سازمان مدیریت و برنامه ریزی را دریافت کند. برای حمایت از حقوق فعالان صدیق و شرکت های شایسته و باصلاحیت که به شدت تضییع می شود، دولت و دستگاه قضا باید با همه آن شرکت ها به شدت برخورد کرده و منحل کند. nbsp; nbsp;

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 271

فهرست مطالب شماره 271

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×