menu

ثبت آگهی رایگان

معماری در سرزمین آفتاب

مدت زمان بسیار طولانی و از چند هزار سال پیش از میلاد مسیح، سه سرزمین چین، هند و ایران هم مرز بودند و این سه تمدن با حفظ ویژگی های بسیار زیاد خود، بر همدیگر اثر بسیار گذاشتند و در هم ترکیب شدند. اما از وقتی که دولت های دیگر به وجود آمدند ایرانی ها و روشنفکرانشان بیشتر به غرب پرداختند. به روشنی و در هر زمینه پیداست که چینی ها در برابر طبیعت انعطاف بسیار زیادی داشته و همیشه کوشیده اند بهترین راه حل را برای به دست آوردن بهترین نتیجه و بیشترین راندمان را با صرف کمترین انرژی پیدا کنند. شاید سرزمین پهناور آن ها و تضادهای بزرگ طبیعی با دره ها و رودخانه ها و طغیان های بزرگ، مردم و نخبه های آنان را واداشته تا چنین کنند. در طول تاریخ تمدن بزرگ چین دوره ای وجود دارد معروف به جنگ 200 ساله دولت ها. در نقشه جغرافیای چین پیداست که مرز میان این دولت های ده گانه هیچ ارتباط و انطباقی با رودخانه ها و دره ها و رشته کوه ها و مورفولوژی سرزمین نداشته و رودخانه های بزرگ زرد و یانگ تسه پیوسته توسط مرزهای سیاسی- نظامی قطع شده اند. واکنش در برابر چنین ویرانگری بیهوده ای کوشش برای ایجاد حکومت های متمرکز در شمال و جنوب بوده که بتواند با ایجاد دستگاه های بزرگ دیوان سالار به نیاز اداره کشور پاسخ دهد. معماری چینی محورهای سه گانه طولی عرض عمودی سازه پا گوداهای چین، برعکس سازه های دیگر که در یک نقطه گره می خورند، منقسم و پخش هستند و پر از ستون های کاذب. ساختن آن ها به نظر نسبت به سقف های شیب دار ساده، بسیار مشکل و پیچیده می آید اما برای آن ها ساده بوده و مانند ساختن گنبد آجری روی مکعب، بدون قالب، برای ایرانیان، پیش پاافتاده و راه دست بوده است. چرا معماران چین آن پراکندگی را روی گره محورهای دکارتی متمرکز نکردند از انعطاف آن ها برمی آید و توانستند هم سازه ای بسازند که در برابر زلزله بلرزد، لق بخورد اما نریزد و هم شکلی درآورند که پر انحنا و در فضا نرم است. برای مثال کافی است کاخ هایشان را با معابد یونانی مقایسه کنیم. معبد یونانی رخ تنگ خود را می نمایاند و معبد چینی نمای پهن خود را. ضلع عرضی و کوتاه معبد یونانی نمای اصلی است. شیب دوطرفه سقف یکپارچه، حالت خشن، مردانه و تهدیدگر دارد. نمای اصلی کاخ چینی طول آن است و لبه های سقف های شیب دارش برگشته به آسمان، منعطف، لطیف، زنانه و مانند رقص است. در مورد نخست نیز سازه به استقبال زلزله می رود و در آن می آمیزد و نیروهای آن را در گره های خود پخش می کند. فرانک لوید رایت در هتل خود اشاره ای به آن داشت. در سازه های ضد زلزله ی غرب مدتی است که به دنبال انعطاف می گردند و تازه به عقاید چین نزدیک شده اند. بادبندهای سخت و پرتوان را به پیستون هایی در وسط، انعطاف داده، یا مانند بادبندهای سازه فضایی فرودگاه فیومیچینو در رم، به یک دایره فولادی وصل می کنند تا از خشکی بادبندهای ممتد کاسته و به آن ها کشش بدهد. پایه ها را روی جک هایی می گذارند که لایه به لایه فولاد و لاستیک سفت است تا سازه هنگام زلزله روی آن ها بلغزد. ایده معبد ژاپنی مانند قایقی روی دریاچه از هزاران سال پیش همین است. آن ها زمین را کنده و آن را پر از ماسه می کردند. سنگ های بزرگ پایه را در ماسه فروبرده، آب ترازو کرده، نخست تیرهای ضخیم تر را افقی روی سنگ ها کار گذاشته، کلاف ها را می بستند. سپس روی آن ها ستون های سبک تر را بالابرده، سازه را تمام می کردند و بدین صورت نیروهای زلزله را کاهش داده، بهترین تعامل را با آن به وجود آورده اند. این بهترین نمونه از اندیشه فلسفی چینی ها در برابر طبیعت است که پر از انعطاف و سازگاری بوده تا از آن، با کمترین هزینه و انرژی، بیشترین نتیجه را به دست بیاورند

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 266

فهرست مطالب شماره 266

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×