menu

ثبت آگهی رایگان

جدایی بریتانیا با فلزات پایه چه کرد

همه پرسی و رای مردم انگلیس، این کشور را برای همیشه از اتحادیه اروپا جدا کرد و لرزه های شدیدی بر پیکر اقتصاد دنیا وارد کرد، این تکانه ها که با وسعت و دامنه بزرگی روبروست، در نرخ دلار، نفت، طلا و شاخص بورس ملموس تر بوده و در صنایع دیگر و بازارهای داخلی و خارجی با تکانه های ضعیف تری روبروست. به همین بهانه با محمد پورتدین، تحلیل گر و کارشناس این حوزه در مورد تحلیل نرخ فلزات اساسی گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید: LME یا بورس لندن، یکی از بورس های مهم و تأثیرگذار است. تحلیلگران بزرگ دنیا معتقدند با جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا، ذخایر و فاکتورهای تأثیرگذار در تقاضا، عرضه و قیمت این فلزات در بورس لندن چنان دچار سردرگمی شده که برخی از فعالان اقتصادی را نیز در تحلیل وضعیت فعلی عاجز کرده است. همان طور که می دانید 55درصد از واردات انگلیس از اتحادیه اروپا بوده و 45 درصد صادرات آن نیز به اتحادیه اروپا بوده است. این فاکتورها موجب افزایش حجم معاملات بریتانیا شده و به عبارتی بار اصلی اقتصاد اروپا بر دوش این کشور بوده است. به اعتقاد پورتدین، جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا در ابتدا بازی و تهدیدی بود برای این کشورتا امتیازات خاصی را از اتحادیه اروپا کسب کند که این امر محقق نشد بنابراین بحث دموکراسی مطرح نیست. وی گفت: به دنبال این جدایی، در بازارهای جهانی به ویژه بورس ، اثرات منفی را شاهد بودیم، ابتدا قیمت ها نزولی و کم کم احیا شدند چون از سردرگمی درآمدند. پیش بینی می شود این جدایی در میان مدت و بلندمدت اثرات مثبت داشته باشد. این تحلیل گر تصریح کرد: بازارهای داخلی ما متاثر از بورس دنیا نیست چون ایران ارتباط چندانی با بورس های دنیا نداشته و حجم صادرات قابل توجهی ندارد، تنها کشور مرتبط با ما در این حوزه، کشور چین است که شاخص های بورس و نوسانات آن براساس رشد اقتصادی این کشور است؛ در روزهای اخیر ساخت و ساز در این کشور رونق پیدا کرده و نسبت به ماه های گذشته 7 درصد رشد داشته و این رشد موجب افزایش تقاضای فولاد و در پی آن افزایش تقاضای سنگ آهن شده که این مساله سنگ آهن ایران را نیز دچار رشد قیمتی کرده است. پورتدین تاکید کرد: زمانی که تقاضا برای دلار افزایش می یابد، سرمایه گذاران اقدام به خرید دلار می کنند و زمانی که نرخ دلار کاهش پیدا می کند، به سمت خرید کالا مانند طلا هدایت می شوند. قیمت نفت که کالای ریسک گریزی است، با کاهش نرخ دلار، افزایش می یابد و به عکس با افزایش نرخ دلار، قیمت فلزات پایه کاهش می یابد. با توجه به این فاکتورها می توان گفت، پیش بینی قیمت فلزات در بازارهای داخلی منوط به این است که دلار در بودجه های کشور و فلزات پایه با چه نرخی دیده شده است. برای مثال در گروه روی، هم دلار و هم قیمت جهانی روی را پایین دیده اند بنابراین اکنون که قیمت جهانی روی افزایش یافته گروه خوب و پیشرویی است و در ماه های آینده رشد مثبتی خواهدداشت. این کارشناس افزود: دربرنامه پنجم و ششم توسعه، تولید فولاد کشور باید 55 میلیون تن باشد که متاسفانه زیرساخت های این مقدار تولید را نداریم. اکنون با مازاد عرضه برحسب تولید و کاهش میزان مصرف مواجهیم، در سطح بین المللی نیز قیمت فلزات یا حالت فرسایشی دارند یا رو به نزول است. او گفت: اگر ساخت و ساز درسطح دنیا در اوج باشد، ما می توانیم در خاورمیانه و بخشی از اروپا به میزان خوب صادرات برسیم اما رکود اقتصادی در دنیا و کشور خودمان وجود دارد و با کاهش ساخت و ساز، سازندگان داخلی و خارجی به سمت ساخت و ساز با بهره وری بالا، مثل لوکس سازی و تجاری سازی می روند؛ از سوی دیگر کشورهایی مانند هلند، کانادا، ژاپن و کره جنوبی با هزینه برق کمتر، بهره وری بالایی در زمینه تولید فولاد دارند اما در ایران تولید فولاد با همان سیستم قدیمیِ کوره بلند، چشم اندازی روشن در صنعت فولاد ندارد. پور تدین در پایان گفت: در صنایع سرب و روی و حتی سنگ آهن اگر بهره وری را افزایش داده و آلیاژهای خاصی تولید کنیم، خام فروشی را متوقف و شرکت های پایین دستی را صادرات محور کنیم، می توانیم ارزش افزوده بالایی ایجاد کنیم. خروجِ مسکن از رکود یا فروش محصولات خودرویی نیز تأثیر مثبتی روی فلزات معدنی در داخل دارد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 261

فهرست مطالب شماره 261

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×