menu

ثبت آگهی رایگان

ساخت و ساز باکیفیت صرف ندارد

گروه ساخت وساز: کارکرد صحیح یک سیستم در سایه هماهنگی و کیفیت اجزاء به دست می آید. این اصل اولیه در ساختمان هم کاملا مشهود و مبرهن است؛ بدین معنی که جز با مصالح استاندارد، ساختمان باکیفیت ساخته نمی شود. اگرچه در کشور ما برای اغلب مصالح ساختمانی استاندارد های لازم تدوین شده اما اولا بسیاری از شرکت ها فاقد نشان استاندارد بوده و دوم اینکه نظارتی بر شرکت هایی که این نشان را دریافت کرده اند، اعمال نمی شود؛ بنابراین بسیاری از شرکت ها با وجود دارا بودن نشان استاندارد، مصالح بی کیفیت تولید می کنند. از سوی دیگر در شرایط رکود صنعت ساختمان، قیمت حرف اول و آخر را می زند و به همین دلیل، آنهایی که محصولات بی کیفیت و البته ارزان تولید می کنند، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص می دهند. در ادامه تهیه سلسله گزارش هایی از پروژه های ساختمانی سطح شهر سراغ سه ساختمان رفته و کیفیت مصالح مورد استفاده درآنها را مورد بررسی قرار داده ایم. استاندارد های دور از استاندارد روبه روی ساختمانی چهار طبقه ایستاده ام و به خشت خشت ساختمان نگاه می کنم. آیا این ساختمان کیفیت لازم را دارد؟ اگر زلزله بیاید، ستون ها مقاومت کافی دارند؟ راستی اگر خدایی ناکرده سقف پایین بیاید، چه می شود؟ در این فکر ها بودم که پیرمردی با لباس های مندرس با بیلی در دست گونی را از روی ملات خشکی که از صبح مانده بود، برداشت و با آب شروع کرد به روان کردن ملات برای استفاده مجدد در ساختمان. ملاتی که همواره کارشناسان می گویند به منزله یک موجود زنده است و اگر در زمان تهیه استفاده نشود، خاصیت خودش را از دست می دهد. این ملات همان ملاتی است که یکی از اعضای انجمن بتن می گفت تنها مصالح را به هم می چسباند و در برابر زلزله ها نای مقاومت ندارد. وسط همین اوضاع واحوال، یک نفر گفت امری دارید؟ برگشتم و دیدم جوانی کت و شلواری لبخندزنان به سمتم می آید. بعد از عرض ادبی کوتاه ما را به ساختمان دعوت کرد. از او در مورد ملات پرسیدم و گفتم می دانی این ملات ماسه سیمان دیگر کیفیت استفاده ندارد؟ خندید و گفت بهتر از هر کس دیگر می دانم اما مجبورم. نه اینکه مجبور باشم، اما کسی مجبورم نمی کند باکیفیت بسازم. این را که گفت خنده بلندی کرد و گفت: به شتر گفتند گردنت کج است، گفت کجایم راست است؟! حالا گیریم که من این ملات را استفاده نکردم که چه؟ بقیه اش را کی می خواهد درست کند؟ وضعیت بقیه بخش ها هم بهتر از این ملات نیست. دستش را روی شانه ام گذاشت و با حالت تأکید گفت: البته اینکه می گویم همه اش شبیه به همین است، منظورم تمام ساختمان هاست نه ساختمان من. او حرف هایش را اینگونه ادامه می دهد: باور کنید همین حالا کیفیت خیلی از سیمان ها نازل است و علیرغم اینکه نشان استاندارد دارند، با استاندارد فاصله دارند. این در حالی است که مسئولان فریاد می زنند که ما در کشورمان سالانه چندین میلیون تن مازاد تولید سیمان داریم. حالا شما بگو اگر در چند کارخانه سیمان را برای مدتی کوتاه ببندند، آسمان به زمین می آید؟ سیمان که دیگر زیرپله ای تولید نمی شود. انگار که بخواهد خودش را تبرئه کند، دستم را می گیرد و می گوید: بیا بالا تا اصل جنس را نشانت بدهم. صدا می زند. عباس چند تا از موزائیک ها را برایم بیاور. عباس می گوید: خوب هایشان را می خواهی؟ می گوید: خوب و بد ندارد. فقط چند تا بیاور. موزائیک ها را نشان می دهد و می گوید: باورتان نمی شود از هر سه موزائیک، یکی از آنها با ضربه های اوستا در حین کار می شکند. می دانی چرا؟ چون این موزائیک ها به اندازه کافی ویبره یا پرس نشده است. بعد هم با چکش لاستیکی اوستا به موزائیک ها ضربه زد و همان ضربه باعث تکه تکه شدنشان شد. بعد هم آهی کشید و گفت: حرامتان! استاندارد خواهان ندارد بعد از آه سازنده، سراغ ساختمانی دیگر در همان حوالی می روم. سازنده این ساختمان می گوید: به نظر من عمده مشکل ما در بحث فقدان استاندارد این است که خانه باکیفیت در قیمت ها تأثیری ندارد. دقت کرده باشید می گویند فلان منطقه خانه متری مثلا 5 میلیون تومان است. اگر کسی در آن منطقه متری 5/5 بفروشد، کسی نمی خرد چون قیمت بالاتری تعیین کرده است. به عبارتی زمین تعیین می کند نه ساخت و در این شرایط بنده ضرورتی نمی بینم مصالح باکیفیت و دارای نشان استاندارد استفاده کنم و متعاقب آن تولیدکننده هم ضرورتی برای تولید باکیفیت حس نمی کند. باید سیستم درستی برای ارزیابی ساختمان ها وجود داشته باشد. این ارزیابی می تواند شناسنامه، گواهی نامه و ... باشد. او در ادامه ما را به طرف سیم های برق راهنمایی می کند و یکی از سیم هایی که روی زمین افتاده را برمی دارد. سر سیم را به من می دهد و می گوید: بکش! کمی که کشیدم پوسته سیم جدا شد. بعد خندید و گفت: این سیم چینی است و نصف قیمت سیم باکیفیت ایرانی برای آن هزینه می شود. اما بااین وجود من از آن استفاده می کنم. چون هیچ کس به خاطر اینکه ساختمان بنده سیم باکیفیت ندارد، من را مواخذه نمی کند. از طرفی وقتی این حجم بالای سیم چینی وارد کشور می شود، قطعا در ساختمان استفاده می شود. چرا جلوی ورود این سیم ها را نمی گیرند؟ این هم برای خودش داستانی طولانی دارد. ظاهرسازی ساختمان در نهایت سراغ ساختمان سوم در خیابان جمهوری می روم. مالک با سازنده مشارکت کرده و قرار است سه طبقه ساختمان را صاحب شود. خودش می گوید: به دلیل اینکه قرار است در این ساختمان ساکن شوم، روی کیفیت حساسیت به خرج می دهم اما سازنده این حساسیت را ندارد. او ادامه می دهد: خوشبختانه من در قرارداد مشارکت قید کرده ام که مصالح مورداستفاده باید به تأیید بنده برسد. سازنده در ابتدا تصور می کرد که به راحتی می تواند مصالح بی کیفیت را به ساختمان با توجه به متخصص نبودن بنده قالب کند اما من زرنگ تر از او یک مشاور خوب انتخاب کردم. حالا هم هر روز دعوا دارد که اینگونه ساختمان سازی برایم نمی صرفد. مالک ساختمان اضافه می کند: با تمام سخت گیری های من در سه طبقه ساختمان، طبقات چهار و پنج که مربوط به خودش است و قصد فروش آنها را دارد، کیفیت لازم را ندارند و فقط در برخی بخش ها که خیلی به چشم می آید، ظاهرسازی می کند.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 253

فهرست مطالب شماره 253

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×