ضرب المثل به در میگه دیوار بشنوه از جمله پرکاربردترین ضرب المثل های ایرانی، به خصوص در محاوره میان مردم است. در جامعه ایرانی ما از قدیم تعارف کردن و جملات تعارفی کاربرد زیادی داشت و معمولا گفتمان بین افراد (پدر و فرزند، زن و شوهر، مادر و فرزند) به طور مستقیم شکل نمی گرفت که خود ریشه ای عمیق در نوع نگرش و تربیت خانوادگی داشت.
در برخی موارد شرم و حیا و در مواردی نیز اعمال قدرت و تثبیت جایگاه فرد موجب می شد واسطه ای در میان باشد، توسط او صحبت ها رد و بدل شود که حکایت به در گفتن و شنیدن دیوار از همان جا شروع شد. در برخی موارد نیز افراد آنچه در دل داشتند به زبان نمی آوردند بلکه در پی منافع خود به مجیزگویی و تملق روی می آوردند و همه این تعارفات و تشریفات کلامی یا رفتاری را در قالب فرهنگ ایرانی، ادب و احترام گذاشتن توجیه می شد. این شیوه غیرمستقیم در بیشتر مواقع با رفتارهای مؤدبانه که خود تابع اصول و شرایط خاص بود عجین شده و مرز تعارف و ادب قابل تشخیص نبود.
از همه این موارد که بگذریم، به طورکلی ادب جزو ارزش های اخلاقی محسوب شده و فردی که مزین به آن است محبوب و مطلوب همگان خواهد بود، نکته حائز اهمیت عدم شفافیت در سخن است که در برخی موارد بسیار آزاردهنده است. امروز رفتارها و واکنش های افراد به ویژه افرادی که بیشتر در معرض ارتباطات اجتماعی هستند قواعد و اصول کاملا تغییریافته ای داشته رنگ و بوی ناشناخته ای دارد؛ نه می توان به فرهنگ وارداتی غربی و نه فرهنگ سنتی و ادب ایرانی آن را متصل کرد بلکه مجموعه ای رفتار آمیخته از عادات تقلیدی، روشنفکرانه و خودخواهی های شخصی است.
شفاف سازی و سخن گفتن بدون واسطه در بسیاری موارد تصمیمات مفید و مهمی در پی دارد و صمیمیت و نزدیکی بین افراد ایجاد خواهد کرد. گاهی هم حضور واسطه باعث می شود از خشم، عصبانیت و پرخاشگری جلوگیری شود.