menu

ثبت آگهی رایگان

رایحه بهار نارنج در باغ ارم

در ادامه معرفی و تحلیل باغ های ایرانی، باغ ارم شیراز را در نظر داریم که در بهشت آسا بودنش تردیدی نیست. این باغ همیشه مأمن شاعرانی چون حافظ بوده که از آن لذت برده، سروهای بلندقامتش را ستوده و برای آن شعر سروده اند. اگر کمی در تاریخ ادبی سرک بکشیم، در اشعار دیگرانی همچون سعدی، خواجوی کرمانی، ملاصدرا، شوریده شیرازی، فریدون توللی و دیگران نیز ردپای این باغ را می بینیم. گزافه نیست اگر ادعا کنیم که بخش مهمی از هنر و ادبیات ایرانی مرتبط یا متأثر از باغ های ایرانی است. منطقی می نماید، دنیای مادی، کالبد فیزیکی و جنس و حس محل بود شاعر را بر دنیای ذهن و خیال او بی تأثیر ندانیم؛ چه جایی و چه مکانی مستعدتر از باغ و بوستان برای پروراندن نهال تفکر و تخیل هنرمند؟ آن هم باغ ایرانی که قرار است مقدمه ای باشد برای آسودن و بریدن از آنچه مشوش کننده است، واسطه ای باشد برای پرواز روح و در نهایت تمثیلی باشد از بهشت مسحورکننده و وسوسه انگیز؛ همان بهشت موعودی که نقطه اوج و نهایت تصور و تخیل ایده آل هاست. قد سرو، بوی بهارنارنج آدمی همیشه در ظرف فضا قرار دارد و به ناچار برای درک و ارتباط با این فضا واسطه هایی را به کار می برد. حواس دیداری، بساوایی، بویایی و شنیداری، اجزای اندام های غریزی درک و دریافت فضا، کالبد و معماری هستند. هنگام حضور انسان در باغ ایرانی، تمامی حواس پنج گانه او به صورت هدفمند و با به کارگیری تکنیک های مشخص به طور متمایز و تشدیدیافته ای (نسبت به طبیعت بکر) در ادراک محیط به کار گرفته و تلاش می شود با تمرکز حواس او به این کالبد فضایی متمایز که ترکیبی است موزون از عناصر طبیعی و مصنوع، او را برای ساعاتی از دنیای شلوغ و پرهیاهوی پیرامون خود جدا سازد و به او فرصت تجربه آرامش و زیبایی را هدیه دهد. هدف در باغ ایرانی، تجربه زیبایی صرف نیست، بلکه اغنای حس زیبایی است؛ از این رو در نظام و شاکله طراحی آن، هرکدام از حواس انسان جایگاه ویژه ای دارند؛ در این میان، باغ ارم به نحو احسنت با تمامی ابزارهای ارتباطی مخاطب دوستی می کند و به تمامی او را معطوف و متوجه خود می سازد. در این باغ، طراح برای احترام به حس بینایی، رنگ های گیاهان و گل ها را متناسب با فصل با هم درآمیخته تا ملال یکنواختی، چشم را نیازارد. برای ایجاد تناسب بصری هم سروناز بلندقامت را در حاشیه خیابان ها تعبیه کرده، هم بوته های کوتاه را، تا هدایت کند چه ببینی؟ چگونه ببینی؟ و از کجا ببینی؟ و بلندنظری نموده تا وقتی در باغ قدم می زنی هم بوی بهارنارنج را بشنوی، هم عطر گل رز را و در این میان بی نصیب نمانی از آوای خوش نغمه پرندگان و صدای شرشر ریختن آب فواره ها. درست برخلاف باغ ژاپنی که به فراخور جایگاه معنوی و فلسفی اش همه جا سکوت است و سکوت، گویی در این باغ به استقبال نغمه های طبیعت می رویم و وسوسه می شویم که لمس کنیم لطافت گلبرگ ها را و لذت ببریم از همنشینی سختی سنگ و روانی آب و نرمی چمن و درعین حال اگر فرصتی یافتیم بیازماییم طعم خوش میوه ها را. جاودانگی باغ ایرانی درواقع می توان گفت، یکی از علل جاودانگی اینگونه باغ ها در طول تاریخ، همین بهره گیری از مؤلفه های ثابت در نهاد آدمی در طول زمان است، مانند سهمی که برانگیختن ادراکات حسی و ایجاد نشاط و سرزندگی در مخاطب دارد؛ چنانچه میزان لذت انسان معاصر از فضا و حس و حال این باغ ها کمتر از انسان عهد ایلخانی، زندیه و قاجار و پیش از آن نیست. در نهایت برای درک حس مکانی باغ ارم، باید آن را از نزدیک تجربه کرد، باید آن را دید، در آن قدم زد و خود را به رایحه بهارنارنج هایش سپرد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 248

فهرست مطالب شماره 248

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×