menu

ثبت آگهی رایگان

هیئت داوران چه پیامی برای سال 2018 خواهند داشت

اعطای جایزه پریتزکر 2017 به بنیان گذاران دفتر معماری بی سروصدایی در شهر کوچک اولات در کاتالونیا به نام آر.سی.آر ، برای بسیاری شگفت آور بود. عده زیادی از مردم و منتقدان تعجب خود را از اینکه جایزه هم زمان به سه نفر رسیده، که شامل سومین برنده زن این جایزه از زمان تأسیس آن در سال 1979 نیز هست و همچنین گمنامی نسبی گروه معماری آر.سی.آر تا پیش از 1 مارس، ابراز کردند. گرچه این غافلگیری برای بعضی از منتقدان لذت بخش بود و برای برخی دیگر شوکه کننده، به نظر می رسد که اکثر منتقدان بر سر تصمیم هیئت داوران مبنی بر پیشروی به سوی سیاست و دوری گزیدن از گرایش مرسومشان به معمارانِ معروف، اتفاق نظر دارند. در تقدیرنامه هیئت داوران به وضوح اعلام شده است که در این دوره و زمانه، پرسش مهمی وجود دارد که ذهن مردم را در سراسر دنیا به خود مشغول کرده است و این صرفاً پرسشی در مورد معماری نیست، بلکه درباره قانون، سیاست و حکومت نیز هست. حال سؤال اینجاست که آیا هیئت داوران این جایزه را به جهت درستی هدایت کرده اند یا نه؟ رودز در مقاله ای با عنوان حتی جوایز معماری هم در این دنیای دیوانه سیاسی هستند وارد بحث تلاش های سیاسی هیئت داوران جایزه پریتزکر از همان ابتدای تأسیس می شود و به وضوح نقشی را که یک جایزه معماری باید در فضای سیاسی دنیای ما بازی کند به پرسش می گیرد: ازنظر تاریخی، جایزه پریتزکر که در سال 1979 تأسیس شده و توسط بنیادهایت حمایت می شود، همواره از مسائل بحث برانگیز فاصله می گیرد و به چهره های مشهور گرایش دارد وظیفه هیئت داوران این نیست که در مورد سیاست های هویتی جایزه تصمیم بگیرند. ولی در حال حاضر بسیار سخت است که این کار را نکنند. هاوترن هم به اندازه رودز منتقد این اتفاق است ولی در مورداستفاده از اصطلاحاتی همچون گُنگ و بی قید با او هم نظر نیست. او یکی از معدود منتقدانِ مطرحی است که بخش عمده توجه خود را به انزوا گرایی کشورها و دوری گزیدن از جهان معطوف کرده است؛ موضوعی که در بخشی از تقدیرنامه هیئت داوران برجسته شده است. هاوترن دیدگاه آنان را با دیدگاه حامیان برگزیت و هواداران ترامپ مقایسه می کند و این مسئله را هم سو با ناسیونالیسم تنبیهی و بیگانه هراسی آشکار و در تضاد با تمایل به حفاظت از میراث فرهنگی و محلی می داند. به طورمعمول، جایزه پریتزکر به فردی شناخته شده تعلق می گرفت. هاوترن به تصمیم هیئت داوران در تغییر این رویه نیز اشاره می کند. او این بار نه در سیاق وضعیت فعلی دنیای سیاسی غرب، بلکه بر اساس روال معمول و سابقه این جایزه تحلیل می کند. هاوترن اشاره می کند که این جایزه ظرفیت بالایی در شکل دهی به ساختار رشته معماری، هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی، دارد؛ هیئت داوران پریتزکر -هم برای تشویق مجموعه ی جدیدی از اولویت ها در حرفه معماری و هم، ظاهراً، برای ارسال پیام سیاسی خاصی- به دنبال معماری ای می گردند که در عمق خاک وطن ریشه داشته باشد. دایانا بادزهم مثل هاوترن و رودز مستقیم به سراغ تغییر اولویت های هیئت داوران امسال می رود، ولی لحن او به وضوح خوشحال و راضی است. او این تصمیم را نمادی از پویایی و تحول در حرفه معماری و مقدم دانستن نگاهبانان معماری می داند و آشکارا از این حرکت امیدبخش رشته معماری در مسیر درست حمایت می کند؛ این دقیقاً مخالف امضاهای هنری پرطمطراق و هیاهوی دستگاه های بازاریابی معماری ستاره ها است که مشخصه اصلی بسیاری از ساختمان های مطرح دهه قبل بود. ظرافت، همکاری و دقت اهمیت بیشتری نسبت به تک مضراب های نبوغ یک فرد خاص یا خلق یک تصویر آیکونیک پیداکرده اند. گروه آر.سی.آر در مقایسه با دیگر همتایانشان که این اواخر برنده پریتزکر شده اند راه حلی تازه را برای این صنعت درگیر با مشکلات هویتی و ارتباطی ارائه می کنند: تفکر محلی، کار برای کسانی که معمولاً از موهبت معماری خواص برخوردار نیستند و طراحی با حساسیت و توجه. معماری ای که از زمان شروع کارشان در سال 1988 باهم به وجود آورده اند، یکی از اثیری ترین، بی عیب ترین و زیباترین معماری های دوران مدرن است. ادوین هیت کوت صرفاً به دلالت های سیاسی این قضیه نگاه نکرده و با دقت معماری گروه آر.سی.آر را نقد کرده است. هیت کوت حرفه معماری را مملو از افرادی می داند که هدف اصلی شان تبدیل شدن به زاها حدید بعدی است. او مجموعه کارهای آر.سی.آر را به خاطر برجسته بودن در این حرفه ستایش می کند؛ این سه معمار به خاطر مجموعه کارهایی شناخته می شوند که تقریبا 180 درجه با آثار اسراف کارانه ستارگان معماری که معمولاً پریتزکر از آن ها حمایت می کند، تفاوت دارند. اکثر کارهای آن ها محلی هستند، خودنمایی خاصی ندارند و احترام ویژه ای برای مکان، تاریخ، مصالح و مردم قائل اند. از نامی عادی مثل گروه معماری آر.سی.آر استفاده می کنند و تاکنون، از حلقه پروژه های مطرح و پر اسم ورسم اجتناب کرده اند. الکساندرا لنگ به این نکته اشاره می کند که جایزه امسال، تازه برای سومین بار در سابقه 38ساله جایزه پریتزکر به یک زن، کارما پیژم از این گروه سه نفره، تعلق گرفته است. لنگ هم مثل هیت کوت به تأثیر این جایزه بر آینده کاری یک معمار توجه می کند؛ جایزه ها باید با این هدف اعطا شوند که تغییری در زندگی حرفه ای افراد ایجاد کنند، نه اینکه به افراد غنی (ازلحاظ ثروت و شهرت) کمک کنند که غنی تر شوند. معنی سخنم این نیست که گروه معماری آر.سی.آر کمکی می خواهند یا به کمک نیاز دارند، بلکه این تصدیق برخی از ارزش های کهنه ی معماری است. لنگ همسو با بسیاری دیگر از منتقدان، با توجه به فهرست برندگان قبلی این جایزه، درباره غیرمعمول بودن انتخاب هیئت داوران می نویسد، ولی به این توجه دارد که بی علاقگی هیئت داوران را به مفتخر کردن فردی که خود شهرت جهانی دارد، برجسته کند؛ به خصوص اینکه به گروهی همچون آر.سی.آر مدت ها بی توجهی شده است؛ در سالی که اولین جواب به این پرسش که برنده احتمالی پریتزکر کیست، معمارانی همچون دیوید اَجی یا بیارکه اینگلس بودند، معمارانی که در اغلب قاره ها بیشترین خبر را به خود اختصاص می دادند، انتخاب دفتری که شهرتش صرفاً در جامعه حرفه ای و کاری بود، نشان می دهد که هدف اهداکنندگان جایزه، بیشتر غافلگیری بوده است تا مفتخر کردن برندگان. لنگ همچنین به پویایی و متغیر بودن دنیای نوین توجه می کند که نظرات و گرایش ها در آن روزبه روز عوض می شوند. حتی جایزه پریتزکر نیز از این قاعده مستثنا نیست. مهدکودک ال پاتیت کمته با آن نمای ژاپنی، حیاط مرکزی و ستون های رنگین کمانی اش به سرعت چشم من را به خود جذب کرد. به ندرت پیش می آید که ایده کودکان در اینجا بازی می کنند با استفاده از رنگ های پرشمار این قدر زیبا از کار دربیاید. آیا همین کافی نیست؟ امسال، وقتی که این کار برای چندمین بار در فعالیت حرفه ای چند دهه ای گروه آر.سی.آر تکرار شد، پریتزکر به این نتیجه رسید که کافی است. کسی چه می داند که هیئت داوران چه پیامی برای سال 2018 خواهند داشت؟

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 300

فهرست مطالب شماره 300

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×