menu

ثبت آگهی رایگان

پیوند معنا و معماری

کد مطلب : 2195دانِیل لیبسکیند یکی از چهره های شاخص معماری جهان میباشد که در سال 1946 در لهستان به دنیا آمده و در 19 سالگی تبعه آمریکا شد. او ابتدا به تحصیل موسیقی پرداخت اما پس از مدت کوتاهی آن را رها کرده و روی به معماری آورد. در سال 1972 در رشته معماری دانشگاه اسکس انگلستان فارغ التحصیل شد. آثار او در معماری خلاق، بکر و مسحورکننده است. تحصیلات پیشین او در زمینه موسیقی بانی طرز تفکری موسیقایی در نگاه او به معماری شده و به مرور از وی نظریه پردازی توانمند در سبک پرش کیهانی و منتقدی جسور در مباحث فلسفی ساخت تا جایی که آکادمی هنر و ادبیات آمریکا جایزه معماری اخیر خود را به وی اعطا نمود. لیبسکیند در ارتباط با معماری پرش کیهانی اصول هشت گانه ای را مطرح میکند:- معتقد است ساختمان در مجاور طبیعت باید با استفاده از گفتمانی طبیعی شکل گیرد- مبدأ کیهانی مشخص باشد، دارای سازماندهی درونی بوده و پرش از سطح بالاتر یا پایین تر به سطح بعدی نمود داشته باشد- همچنین میبایست عمق این سازماندهی، لایه های ظرفیتی، پیچیدگیای و مرز آشفتگی نیز نمایان باشد از تنوع، دگرگونی، و بخصوص از سیستم های تشدیدکننده تباین و تقابل در طراحی تجلیل به عمل آمده باشد- در طراحی از طریق روش های تکه چسبانی (کولاژ)، خوشه چینی انقلابی و رویهم قرار دادن عناصر گوناگونی خلق شود با الزام شناخت چرخه طبیعی و کثرت گرایی سیاسی زمان و برنامه اجباری طرح مورد تأیید قرار گیرد از نشانه های دوگانه یعنی نشانه های زیبایی و نشانه های ایده در طرح بهره گرفته شده باشد. -به علوم معاصر توجه شده باشد. ازنظر وی هیچ دلیل درستی برای آنچه در معماری انجام میدهد وجود ندارد و این دقیقاً همان چیزی است که او را به سوی خلاقیت و آفرینش یک اثر هنری معمارانه سوق میدهد که کاملاً هم از آن استقبال میکند. مهم ترین دغدغه در طراحی معماری دانیل لیبسکیند، تلاش معنوی برای یک پاسخ مناسب به برنامه معماری است. ازنظر او سایر اصول و موارد نظیر مسائل روش شناخت، کارکردی و عملکردی ارزش چندانی ندارند و میتوان از آنها چشم پوشید. و در تشریح رویکردش میگوید: «من سعی میکنم برخی از مناسبات معماری مثل روش ساخت طرح ها را تابع هدف قرار دهم که نهایتاً هم در یک قلمروی عینی نمیگنجد ولی یک قلمروی معنوی را تشکیل میدهند و این مهم ترین هدف در کار است. بقیه ارزش چندانی ندارند و میتوان از آنها چشم پوشید.»لیبسکیند برای اولین بار در سال 1989 آتلیه خود را با همسر معمارش در برلین برپا ساخت. سپس در سال 2003 دفتر معماری خود را به شهر نیویورک منتقل ساخت و ازآن پس به عنوان استاد برنامه ریز سایت مرکز تجارت جهانی مشغول به کار شد. پروژه های وی اغلب مشتمل بر بناهای فرهنگی، موزه ها و دانشگاه ها میباشد ازجمله موزه هنر دنور، بخش الحاقی یهود در موزه برلین، قسمت الحاقی موزه رویال تورنتو، موزه جنگ منچستر، موزه شهر اسنابرگ در آلمان، موزه یهود سانفرانسیسکو، دانشگاه جی وی سی، دانشگاه هنر و معماری مکزیکو، دانشگاه بارل ایلان تل آویو، گالری هنر در مایورکاآویو، ساختمان کانون فارغ التحصیلان دانشگاه لندن. دانیل لیسبکیند همچنین در رقابتی که برای گسترش طرح اصلی ساختِ دوباره مرکز تجارت جهانی در سال 2002 بر گزار شد، برنده شد. او در ایده اولیه خود طرح باغ های هوایی به همراه آسیاب بادی، را برای این ساختمان در نظر گرفته بود.او که در بیشتر دانشگاه های معتبر دنیا از جمله «کارلسروهه» و «پنسیلوانیا» به تدریس معماری پرداخته، مدتی نیز به جای «فرانک گهری» بر کرسی استادی نشسته است و در حال حاضر یکی از اعضای آکادمی هنر و ادبیات اروپا میباشد. کتاب ها و مقالات لیبسکیند به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.فرم های تیتانیومی، احجام متقاطع، استفاده مکرر از پنجره های مورب، وجود روابط فلسفی مستحکم، ایجاد طرح های ضد کلاسیک، پیچیدگی فرم ها، خطوط هندسی شکسته با زوایای تند، اشکال فراکتال بیانتها، صفحات اریب، گوشه های تیز، تضاد در مفهوم و متریال، القای مفاهیم تامل برانگیز و سیالیت از مشخصات بارز کارهای وی میباشد.تاکنون جوایز و افتخارات بسیاری نصیب لیبسکیند شده است.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 216

فهرست مطالب شماره 216

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×