menu

ثبت آگهی رایگان

مدیریت بعد از بحران

کد مطلب : 2156دکتر محمدعلی فیاض بخشآیا دستیابی به آرامش پایدار و لذّت بی درد به راستی یک رویای دست نیافتنی است ؟ ذهنم از کودکی مشغول نکته ای است که هیچ گاه به تعلیل و تحلیل علمی ـ روان شناختی آن نپرداخته ام؛ ازبس که تأثیرات دوران کودکی ماندگار و القائات آن زمان پایدار است . آن نکته اینکه ، هرگاه بیش می خندیدیم و دل از غصّه ها فرا می بردیم و خلاصه بی خیال دغدغه ها می شدیم ، بزرگترمان به تذکر و موعظت می فرمود : مراقب باش ! بعد از هر خنده ای گریه ای است . این گونه بر ما جای افتاده بود که ناگزیر هر خوشی را باید به یک ناخوشی پیوند زد ـ بخواهی یا نخواهی! ـ و هرچه بیشتر و خوش تر در لحظه های شادی بگذرانی، لاجرم باید بر یک غم و ناشادی بعدی تن و روان خویش چرب گردانی! البته نمی خواهم حکمت های گونه گون نهفته در این گفتار ها و هشدار ها را یکسره نادیده بگیرم و از پیش خود با یک تفسیر مطلق و بی خبر از نیّات پشت این گفتار ها آنها را به چالش کشم که المعنی فی بطن الشّاعر ، امّا بر آنم که زنگار زدایی کنم از یک تلقّی غلط و یک باور بی بنیاد ، که لاجرم هر شادی را بی محابا یک غصّه و ناشادی در پی است و اگر شادی هایمان نپایید و آرامش و سکونمان همیشه بر یک پایه لرزان انتظار خطر لغزان بود ، نه چندان تعجّب کنیم و بدان خرده بگیریم که توگویی اگر جز این بودی عجب بودی! نه ، چنین نیست .در عالمی که بر قاعده علیّت نشسته است و با ابزار اسباب و مسبّبات ، تدبیر و تقدیر می شود ، ارجاع همه حوادث به رموز پشت پرده ، پشت کردن به قواعد و نوامیس علیّت و تدبیر است . تقدیر را حمل بر حوادث شانسی کردن و شانه از زیر بار قواعد تدبیر به درکشیدن ، هم خلاف تقدیر است و هم منافی با مفهوم درست مقدّر است . همین گونه است اگر گاه وبیگاه و بلکه پی درپی حوادث آب و هوایی را با یک کلمه «غافلگیری !» تقصیر زدایی کنیم و چون تظاهر آن از سوی آسمان است ، مسئولیت زمینی خود را یکسره نادیده انگاریم . جالب است به این نکته دقت کنیم که ازجمله پرتکرارترین و روزمره ترین اخبار ، اخبار هواشناسی و پیش بینی غرّش و جوشش ابروباد است . اگر این گونه می بود که مثلا فصلی یک بار و یا ماهی یک بار سخن از پیش بینی آب وهوا می بود ، آسان می نمود اگر حوادث را از سر مسئولیت خود رفع کنیم و بگوییم در طول یک ماه ، یک هشدار و یا یک خبر ، کافی نیست تا روزهای حادثه را به خوبی بازنمایاند و پیش بگوید . امّا در شرایطی که روزی چند بار ، خبر آب وهوا جزو پرتکرارترین خبر هاست ، کلمه غافلگیری الحق که جزو نوبر ها خواهد بود !به این مثال ساده التفات کنید : در جریان یک آتش سوزی آیا پذیرفته است که از کلمه غافلگیری در توجیه قصور در مهار آتش استفاده کرد ؟ آتش در یک لحظه درمی گیرد و در چند دقیقه دود می کند . اصلا ذاتش گره خورده در لحظه های شتابنده است . حال اگر اسمش را غافلگیری بگذاریم دیگر چه نیازی به آماده باش شبانه روزی آتش نشانان که حتّی سر ماشین هایشان رو به بیرون و رخت زحمت کشان فداکارش هماره بر تن و اندام است ؟ اصلا ستادهای مقابله با حوادث و یا پیش بینی حوادث ، فلسفه وجودیشان خنثی کردن غافلگیری است ، حال اگر واژه غافلگیری توجیه کننده بروز و یا آسیب های جدّی حوادث باشد یا باید در تعریف مسئولیت ها بازنگری کرد و یا فرهنگ لغات را دوباره ویرایش نمود !هزاران خانواده در پی یک ماه صبوری و خویشتن داری روزهای بلند گرم و شب های کوتاه خواب و استراحت ، بر آن شدند که آن شادی روحانی را به یک نشاط جسمانی پیوند بزنند و عیش خویش کامل گردانند . در این میان ، ناشادی و مواجهه با مصیبت حادثه ـ چه از نوع زمینی و چه از قسم آسمانی اش ـ حتی برای یک خانواده می تواند محل تأمل باشد و موضوع پیگیری. واقعا چرا ؟ تصوّر کنید قهقهه های پاک و شادی های خالص یک کودک را در حلقه مهر پدر و مادرش در یک خودروی در راه و یا کنار یک گذرگاه ، ناگهان به سیلی، نقشه مهر نقش بر آب می شود و چشم برهم زدنی همه چیزتمام . آیا باید به همان الگوی «هر شادی را غمی در پی است» و توجیه «غافلگیری» از کنار آن ساده گذشت و یا به مصداق آزموده را آزمودن خطاست ، از صد ها آزموده عبرت گرفت ؟ نه در شعار و گفتار ، که در عمل و پیش بینی برای آینده .جای مسامحه و پرده پوشی نیست ، که حوادث فاجعه بار بارش و سیل اخیر ، آن گونه که شأن و مقدارش اقتضا می کرد در خبررسانی های به موقع هشدار نیفزود و این بار به راستی برای مردم ـ و نه برای هواشناسی ـ غافلگیری آفرید . اگر قرار باشد مسئولان مربوطه نیز در حوادث همچون مردمان بی خبر غافلگیر شوند بهتر است نام ستاد مدیریت بحران به مدیریت بعد از بحران تصحیح شود.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 215

فهرست مطالب شماره 215

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×