menu

ثبت آگهی رایگان

کارگران آموزش ندیده اند

گروه ساخت وساز : هرچند صنعت ساختمان در کشور ما بخش قابل توجهی از اقتصاد را در بر میگیرد اما نگاه ها به این صنعت همچنان سنتی است . بدین معنی که از مصالح سنتی استفاده شده ، مجریان عمدتا فاقد تحصیلات آکادمیک بوده و در نهایت کارگران و استادکاران آموزش های لازم را در این رابطه ندیده اند . بنا به همین دلایل منتقدان یکی از اصلیترین علل عقب ماندگی کیفی صنعت ساختمان را به روز نبودن و عدم توجه به آموزش نیرو های انسانی عنوان میکنند . در ادامه تهیه سلسله گزارش های پیام ساختمان از پروژه های ساختمانی سطح شهر سراغ دو پروژه ساختمانی رفته ایم تا از میزان تخصص نیرو های دخیل در اجرا مطلع شویم .آجر هایی که با روح گره خوردهصدای آواز خوش دشتی ما را به سمت یکی از ساختمان های نیمه ساز برد . داخل ساختمان استادکار حدودا 60 ساله ای به همراه دو کارگر مشغول دیوارچینی بودند . بعد از احوالپرسی مختصری از «اوس رضا» پرسیدم؛ چقدر برای ساختمان دل میسوزاند که پاسخ داد : بندبند آجر ها با روحم گره خورده است و خودم را در میان این آجر ها میبینم .حرف های قشنگی میزد اما درعین حال سواد چندانی نداشت . خودش میگفت تا کلاس پنجم ابتدایی قدیم درس خوانده است اما اعتقاد دارد درس قدیم خیلی سخت تر از حال حاضر بود .کدام مهندس به اندازه من بلد است ؟از او در مورد اینکه چگونه با ساخت وساز آشنا شد ، سؤال کـــــردم . او گفت : « من این کار را به صورت تجربی آموخته ام و همین حالا اگر یک زمین را در اختیارم بگذارند ، میتوانم از صفر تا 100 آن را اجرا کنم . کدام یک از مهندسان ما قادرند هم لوله کش باشند ، هم برق کش ، هم دیوار چین ، هم نقاش و... فقط روی کاغذ بلدند کار کنند . همین که در اجرا به کوچک ترین مشکلی میرسند چون به صورت تجربی کار نکرده اند ، درجا میزنند . من در برخی از کشور های همسایه کارکرده ام . آنجا مهندسش هم بیل دستش میگیرد و در حیطه اجرا استاد است اما مهندسان ما کمتر وارد بخش اجرا میشوند .ساختمان هایی که جوانمرگ میشونداوستارضا دل خوشی از وضعیت نداشت : «ازآنجایی که کارگران و استادکاران در ایران ساماندهی نمیشوند ، هیچ تفاوتی بین من و استادکارانی که ساختمان ها را جوانمرگ میکنند ، نیست . همان طور که بین مهندسان کارآزموده و کم دانش تفاوت چندانی قائل نمیشوند . به طور مثال سازمان فنی و حرفه ای برای تمام استادکاران که مایل بوده اند ، کارت مهارت صادر کرده است . بین من و کسی که دیروز بنایی یاد گرفته تفاوتی قائل نیستند و کارت هایمان تفاوتی ندارند .مشکل ، پول استاستاد رضا از نزدیک در جریان بسازوبفروش هم بوده است . از او پرسیدم : « چرا از فناوریهای نوین کمتر استفاده میشود و اصلا آقا رضا شما خودت روش های جدید را بلدی اجرا کنی ؟» در پاسخ گفت : « من اطلاعی از فناوریهای نو ندارم اما اجرای هر فناوری را بعد از یک بار آموزش میتوانم یاد بگیرم . مسئله این نیست که ما بلد نیستیم فناوری اجرا کنیم ، فناوری در کشوری مانند ایران که بخشی از مصالح یا حداقل مواد اولیه آن وارداتی است ، گران تمام میشود . ساخت وساز ما بسازوبفروشی است و سازندگان تنها زمانی از این مصالح استفاده میکنند که ازنظر مالی برایشان مقرون به صرفه باشد . البته بسازوبفروش ها خود شان بهتر از همه میدانند چه چیزی سود دارد و چه چیزی ضرر» .همه چیز به کارگران ختم میشوداز او پرسیدم «نظرت در مورداستفاده از پیمانکاران دارای صلاحیت چیست ؟ آیا عملکرد شان بهتر از بسازوبفروش های تجربی نیست ؟» پاسخ داد : «چه خوب که این سؤال را پرسیدید . مگر در بخش نظارت که کار را به افراد دارای صلاحیت سپرده ایم ، اتفاق مثبتی افتاده است که بخواهیم اجرا را هم به آنها بدهیم ؟ دوم اینکه چه پیمانکار صاحب صلاحیت باشد چه تجربی در نهایت باید با استفاده از کارگران و استادکاران کارش را انجام دهد . بنابراین به نظر من چاره کار تغییر دادن مجریان نیست . شاید تقویت و آموزش کارگران راه کار بهتری باشد .بسازوبنداز ها چقدر به اشتغال کمک کرده انداز استاد رضا جدا شدم و سراغ پروژه دوم رفتم . ساختمانی که مجری، استادکار و مالکش یک نفر بود . خودش معتقد بود که نفس کار اشکالی ندارد . اینکه همه مردم ما ساخت وساز در خونشان است ، میتواند یک امتیاز باشد . برخی از کشور ها سازنده به کشور شان وارد میکنند اما ما نمیدانیم چگونه از پتانسیل هایمان استفاده کنیم . برخی هم میخواهند هر طور شده ساخت وساز را در انحصار بگیرند . استدلال شان هم این است که مگر مهندسان میتوانند دکتر باشند . قبول داریم که هر کس باید کار تخصصی خودش را انجام دهد . اما اینکه بخواهیم همه را از صحنه به در کنیم ، درست نیست . شما بررسی کنید و ببینید همین کسانی که از آنها به عنوان بسازوبنداز یاد میکنند چقدر به اشتغال کمک کرده و باعث رونق شده اند . نباید به دلیل اینکه 10 درصد سازندگان کار را اشتباه انجام میدهند ، 90 درصد دیگر را از صحنه به در کنیم . درحالی که به جای حذف میتوان از توان آنها استفاده کرد .وی ادامه داد : علت اینکه در طول سالیان اخیر هم با مجری به اصطلاح ذیصلاح موافقت نشده ، هزینه ای است که بر مردم تحمیل میشود و شاید اگر این موضوع در میان نبود زودتر از اینها بسازوبفروش ها را از صحنه به درکرده بودند .از نپال بدتر نیستیموی در پایان به انتقاد از جو منفی که در جامعه ایجادشده ، اشاره کرد و اظهار داشت : هنگامی که صحبت از زلزله میشود عنوان میکنند اگر زلزله در تهران بیاید با این کیفیت ساختمان ها چند میلیون تلفات خواهیم داد . سؤال من این است که مگر در چند سال اخیر در شهر های جدید و نه قدیمی و تاریخی ما زلزله چقدر تلفات داشته است ؟ ساختمان های حال حاضر از حداقل اصول مهندسی تبعیت میکنند و به نظر نمیرسد زلزله 6 ریشتری در تهران تلفات میلیونی داشته باشد . اصلا مگر از نپال ساخت و سازمان بدتر است که زلزله 8/7 ریشتری 10 هزار نفر کشته میدهد ؟.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 209

فهرست مطالب شماره 209

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×