menu

ثبت آگهی رایگان

درد ما عمل نکردن به دانسته هاست

* انسان با طبیعت بده بستان دارد و هر دو بر یکدیگر تأثیر میگذارند. البته برخلاف طبیعت که به انسان حیات میبخشد، انسان حیات را از طبیعت میگیرد. بنابراین طبیعت در برابر انسان نیست بلکه زندگی انسان در گرو طبیعت است. نه خشمی در کار است و نه ستیزی و نه لازم است با طبیعت مقابله کنیم. تنها لازم است با طبیعت هماهنگ و همسو باشیم. برعکس تصوری که در نزد عامه مردم وجود دارد زلزله ها در طول حیات بشر موجب تحولات مثبت زیادی ازجمله آمدن آب های زیرزمینی به سطح زمین و شکل گیری تمدن ها بوده است. سر ستیز نداریم اینها را گفتیم تا از همان ابتدا مشخص کنیم که ستیز و مقابله با طبیعت تصوری غلط است و تنها عاملی که باید با آن مقابله کنیم، عملکرد نسنجیده خودمان خواهد بود. گفتن اینکه بخش عظیمی از کشور ما روی گسل قرار دارد حرفی تکراری است و تقریباً همه آن را میدانیم. درد ما عمل نکردن به دانسته هاست و عملکرد غیراصولی ما باعث بروز حوادث زیادی در زلزله ها شده است. با نگاهی اجمالی درمییابیم که حتی زلزله های نه چندان بزرگ باعث مرگ هزاران نفر از هموطنان ما شده است. اهمیت این موضوع تا بدان جاست که روز 20 مهرماه به عنوان «روز ایمنی در برابر زلزله و حوادث طبیعی» نام گذاری شده است. به همین مناسبت در ذیل به برخی از مهم ترین عواملی که باعث فاجعه های بزرگ شده اشاره میکنیم و امیدواریم موردتوجه مسئولان قرار بگیرد. نبود نظارت بر مصالح 1- صنعت ساختمان ما به عنوان یکی از صنایع مادر تا دلتان بخواهد تولیدکننده را در خودش جا داده است. تولیدکنندگانی که قرار است مصالح ساختمانی استاندارد تولید کنند تا ساختمان باکیفیت ساخته شود. علیرغم اینکه بسیاری از مصالح تولیدی دارای نشان استاندارد هستند اما پس از گرفتن این نشان، کیفیت ها تنزل پیدا میکند چون هیچ نظارتی بر تولیدات این واحد ها وجود ندارد و تازه تبدیل به بهانه ای برای گران تر فروختن شده است. البته شاید با اندکی اغماض بتوان گفت تولیدکننده تقصیر چندانی ندارد چراکه شاهد دادوستد تولیدکنندگانی است که فارغ از هرگونه شرایطی ،کارشان را با قدرت پیش میبرند و هیچ کس نیست بگوید تولید بیکیفیت غیرقانونی است. بنابراین علیرغم وجود تولیدکنندگان زیاد، استاندارد واقعی را سخت میتوان پیدا کرد. مردم زیر آوار بی خردی 2- فرهنگ ساختمان سازی در کشور ما نسبت به گذشته پیشرفت چندانی نکرده است. هنوز مردم طالب آجر سنتی هستند و ترجیح میدهند تا میتوانند خانه ها را سنگین بسازند تا مقاوم تر باشد. متأسفانه مسئولان ما از مردم هم عقب تر هستند و هیچ زمانی فرهنگ ساز نبوده اند. درحالیکه دنیا به سمت صنعتیسازی و استفاده از مصالح مدرن حرکت میکند، ما این اصل انکارناپذیر را نادیده گرفته و پس میزنیم. به سختی یادمان میآید مسئولان وزارت راه و شهرسازی در تلویزیون ملی صحبت از سبک سازی و صنعتی سازی کرده باشند و هیچ حمایتی از صنعتیسازان صورت نمیگیرد. نتیجه این دو عامل سبب شده تا از طرفی درخواستی برای صنعتی سازی نباشد و از طرف دیگر تولیدکننده دلگرم به کار نباشد. نهایتاً در زلزله های نه چندان بزرگ همان ساختمان هایی که ساخته ایم روی سرمان میریزد و زیر آوار ها مدفون میشویم. علاج واقعه بعد از وقوع 3- برخلاف کشور های توسعهیافته که کیفیت زندگی در روستاها تقریباً هم تراز با شهر ها در جریان است، در کشور ما ساکنان روستاها در وضعیت اسفباری روزگار میگذرانند. اغلب ساختمان ها خشتی و گلی است و با یک زلزله 5/5 ریشتری ساکنان در معرض خطر هستند. بسیاری از این روستائیان خواستار نوسازی خانه های خود هستند اما شرایط تسهیلات و اعطای وام به گونه ای است که روستائیان تهیدست توانایی پرداخت اقساط سنگین و همچنین بهره ها را ندارند. ضمن اینکه پرداخت این وام ها به طور منظم از طرف بانک ها صورت نمیگیرد. کافی است خدای ناکرده یک زلزله بیاید و روستاها با خاک یکسان شود. بلافاصله تیم های امداد و نجات و سازمان مدیرت بحران دست به کار میشوند و میلیارد ها تومان برای نجات مردم هزینه میکنند. درصورتیکه اگر نصف این سرمایه ها به روستاها تزریق شود، روستاها در برابر زلزله متحمل خسارت نمیشوند. وزارت خانه و نظام مهندسی هم مقصرند 4- بسیاری از ساختمان هایی که زیر نظر مهندسان ناظر در شهر ها ساخته میشود، پس از وقوع زلزله تخریب شده اند. رسالت اصلی نظام مهندسی ساختمان این است که کیفیت ساخت وساز و محیط زندگی ارتقاء یابد اما متأسفانه در بسیاری از استان ها نظام مهندسی تنها به فکر رفاه اعضای خود بوده و از مشکلات چشم پوشی کرده است. از طرف دیگر درحالیکه وزارت راه و شهرسازی بر اساس قانون وظیفه نظارت عالیه را بر عهده دارد. در هیچ زلزله ای، هیچ نهاد و ارگانی بازخواست نشد و این یعنی بیتفاوتی نسبت به حیات مردم. بازسازی کند صورت میگیرد 5- مسئولان و دست اندرکاران صنعت ساختمان و مدیریت بحران ما نه تنها کاری برای جلوگیری از بحران انجام نمیدهند، بلکه پس از بحران هم عملکرد قابل قبولی ندارند. نگاهی به زلزله ورزقان و خانه های بازسازی نشده پس از گذشت دو سال از زلزله نشان میدهد که آمادگی برای مدیرت بحران ما در حد صفر است و نهایت کمک نهاد های مسئول به زلزله زدگان پرداخت وام با بهره بوده است. حال تصور کنید مردمی که در زلزله تمام داراییشان را از دست داده اند باید خانه سازی کنند و بهره بانک ها را بپردازند. فرافکنی شهرداریها 6- اگر هزار بار دیگر هم شهردار تهران عنوان کند که شهرداریها مسئول کیفیت ساختمان سازی نیستند باز هم میگوییم آقای شهردار شما مسئول کیفیت ساخت هستید. چون علاوه بر اینکه صدور پروانه و پایان کار ساختمان توسط شهرداری صورت میگیرد، مهندس ناظر باید گزارش ها را به شما اعلام کند. بنابراین اگر خودتان را مسئول کیفیت نمیدانید، چرا از ناظر گزارش ساخت را طلب میکنید و چرا در صورت تخطی از کیفیت از صدور پایان کار خودداری میکنید و در کمیسیون ماده 100 از مالکان جریمه اخذ میکنید. به جای فرار از مسئولیت بیایید یک بار برای همیشه به مناقشات با نظام مهندسی پایان دهید و قانون شناسنامه فنی ساختمان و مجری ذیصلاح را جاری کنید. فردا دیر است روی سخن مان با مسئولانی است که با زلزله شوخی میکنند و فقط میخواهند دوره مدیریتشان را بدون دغدغه سپری کنند. تابه حال تلفات زلزله مربوط به شهر های کم جمعیت بوده است و هنوز کلان شهرهای ما زلزله بزرگ را تجربه نکرده اند. وقتی پس از دو سال از وقوع زلزله ورزقان هنوز نتوانسته اید خرابیها را جبران کنید، چگونه از عهده مدیریت بحران کلان شهرها با جمعیت چندمیلیونی بر میآیید؟ قطعاً مدیریت بحران در شهری مانند تهران سخن گزافی است پس بیایید حداقل از همین امروز فکری به حال شریان های حیاتی فرسوده و بافت های فرسوده ای کنید که 15 درصد جمعیت تهران را در خودش جا داده است. باور کنید با روند نوسازی حاضر، کاری از پیش نخواهید برد، امیدواریم سند جامعی که برای نوسازی بافت فرسوده در نظر گرفته شده ، با هماهنگی همه دستگاه ها اجرایی شود چرا که فردا دیر است.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 194

فهرست مطالب شماره 194

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×