menu

ثبت آگهی رایگان

یادداشت محمدرضا جعفریان مشاور مالیاتی اتاق اصناف ایران،

روش فعلی وصول مالیات از اصناف صحیح نیست

روش-فعلی-وصول-مالیات-از-اصناف-صحیح-نیست

گره زدن همه چیز به تحریم ما را از واقعیت شناسایی مشکلات دور کرده و آن وقت است که اقتصاد حتی در پسا تحریم به صورت ریشه ای حل و فصل نمی شود.

به گزارش پیام ساختمان بهنقل از اتاق اصناف،محمدرضا جعفریانمشاور مالیاتی اتاق اصناف ایرانطی یادداشتی گفته است:به عنوان کسی که سالهای سال در بخش اقتصاد خصوصی فعالیت می کنم، بر این باورم کهاول باید مشکلات فعلی اقتصاد ایران را به درستی شناخت یعنی اینکه باید این سؤال را مطرح کرد که چرا کشور ما دچار این مشکلات شده، بنده به عنوان یک کارشناس باید خیلی صریح و با صداقت بگویم که ما تدبیر لازم را در دوران قبل از تحریم و طی دوران تحریم نداشتیم که دچار این مشکلات شدیم؛ به نظر بنده اگر بخواهیم از این مشکلات رهایی پیدا کنیم، باید آن را تجزیه و تحلیل کنیم. البته اعتقاد دارم برای رفع مشکلات باید با دنیای دیگر مذاکره کنیم چون حذف تحریم به بهبود اوضاع اقتصادی کشور کمک می کند. اما بنظر می رسد که گره زدن همه چیز به تحریم ما را از واقعیت شناسایی مشکلات دور می کند و آن وقت است که اقتصاد حتی در پسا تحریم به صورت ریشه ای حل و فصل نشود.گویا رفتن شرکت های ایرانی به بازارهای جهانی در کوتاه مدت از سر یک هیجان منطقی باشد. اما بنظر می رسد که مشکلات را باید شناخت. البته واقعیت این است که توسعه کشور نیازمند بازنگری جدی در نظام مدیریتی ( حکمرانی ) است لذا نمی توان با روش و ترتیبات قبلی اتوماتیک وار و با استراتژی قبلی عهده دار توسعه پایدار و هم افزایی اقتصادی در ایران بود؛ مگرنه این است که از سال 1384 تا سال های بعد که دلارهای سرشاری با فروش نفت وارد اقتصاد کشور ایران شد اما به توسعه پایدار نرسیدیم. این یک سؤال اساسی است چون دیدیم که اگر قبل از 1384 واردات حدود 20 میلیارد دلار بود و در طی دوران بعد از سال 84 از 20 میلیارد دلار به 65 میلیارد دلار و به روایتی نزدیک به 100 میلیارد دلار واردات داشتیم. پس توسعه در کشور اتفاق نیفتاده است و این نشان می دهد که مشکلات پیش از تحریم به خود ما مربوط بوده است. اگر به خود بیائیم خوب است اما به نظر می رسد که این روزها اکثر ما بدنبال این هستیم که بعد از رفع تحریم چه مقدار دلار روانه بازار و خزانه کشور خواهد شد. ما باید بدانیم که توسعه و پیشرفت تنها با منابع مالی شروع نمی شود. بلکه با نظم و انضباط و آموزش انسان های آن کشور شروع خواهد شد. پس بنظر می رسد بعد از فردای تحریم مملکت، دولت، ملت، حاکمیت، مجلس، قوه قضائیه و آحاد جامعه از هر قشر و طبقه ای که هستند، باید نظم و انضباط پیدا کنند تا کشور به سمت رشد و توسعه برود. بر اساس تجربه فکر نمی کنم که بجای 40 میلیارد 100 میلیارد دلار هم وارد کشور شود؛ ما در بخش اقتصاد موفق نشدیم. از طرفی دولتمردان بجای خلق پول با توانمندی های کشور و توسعه گرا نبودن از روش اخذ مالیات به هر شکلی دامن می زنند.مردم گواهی می دهند در دورانی که ایران تحریم نبود، درآمد سرشاری داشته و موفق هم نبوده و مردم هم شادتر زندگی نمی کردند. بلکه درست در سال هایی که درآمد ارزی کمتری داشتند، کسب و کار مردم دارای رونق و مردم هم شاداب تر زندگی می کردند؛ چون همین درآمد کم صرف کارهای جدی تر می شد. بنابر این بنظر می رسد بین دولت و حاکمیت و ملت یک فرآیندی شکل گرفته است که نباید از آن غافل بود و آن اینکه هرآینه دولت، ملت را رعایت کند، جامعه به رشد و بالندگی خواهد رسید.پس هنگامی که دولت ملت را سرلوحه کار خود قرار دهد، یک گام به پیش رفته است. ملتی که آگاه به حقوق خود واقف باشد، به دولت می گوید من مالیات پرداخت می کنم در مقابل پرداخت مالیات، از تو نظم، انضباط، آرامش، امنیت و امید می خواهم و برای تحقق اینها به تو مالیات پرداخت می کنم. آنگاه است که رابطه دولت قانونمند و مردم ( ملت ) آگاه مالیات را رقم می زند.بنظر می رسد که دولت باید استراتژی خود را مشخص کند که مالیات را چطور بگیرد و چطور هزینه کند. البته لازم بذکر است که دولت های قبل هم به این فکر نبوده اند تا از هزینه کرد مناسب مالیاتی برای توسعه اقتصادی مردم گام بردارند. دولتی که کل منابع را خرج بکند و برای توسعه اقتصادی گام بر ندارد ، توسعه گرانیست. اما اگر درآمد خود را خرج کارآمدی، اثر بخشی انجام دهد و مبنای کار خود را توسعه قرار دهد، به راحتی می تواند مالیات را بر اساس واقعیت دریافت کند و مردم هم با اشتیاق مالیات خود را پرداخت می کنند.متأسفانه باید اذعان کرد الان کارهای دولت به جایی رسیده که هزینه های بالا و ناکارآمدی خود را می خواهد با گرفتن مالیات بیشتر جبران کند. بنابراین ملاحظه خواهد شد که مالیات را خرج خود می کند و به رفاه مردم کمتر توجه می کند. البته باز هم اعلام می کنم که این روند در دولت های گذشته نیز بوده است و در آینده هم بنظر می رسد تکرار خواهد شد. پس روند گرفتن مالیات بدینگونه که مردم مالیات را بدهند تا دولت به لحاظ مالی تأمین شود؛ آن هم از طریق ممیزی که وظیفه کسب مالیات که منابع مورد نیاز دولت است را تأمین کند؛ معلوم است که چگونه عمل می کند. سراغ جاهایی می روند که معلوم هستند یعنی فعالینی که دارای فعالیت اقتصادی روشن و شفاف و دارای تابلو هستند می روند و از آنها مالیات می گیرند. در این صورت است که کاری به بخش غیرشفاف اقتصاد که رانتی و مافیای غیر رسمی هستند نمی روند. از طرفی اقتصاد کشور در رکود و تورم قرار گرفته و بنابراین مجبور است از جایی که تابلو دارد و مشخص است مالیات بگیرد تا بودجه خود را تأمین بکند. در حالی که اگر مقداری کنکاش کنیم و به این مکانها سری بزنیم می بینیم که رکود به همه چیز دامن زده و کار را بدتر کرده است. لذا به نظر می رسد که دولت باید راه گفتمان توسعه را درپیش بگیرد. آدم های اضافه در دستگاه های دولتی را کنار بگذارد و مثل کشورهای پیشرفته برای کاهش هزینه های خود عمل کرده و به کوچک سازی خود اقدام کند.در این صورت است که می توان گفت توسعه اقتصادی در حال رخ دادن است و آن وقت احتیاج نیست که مالیات بگیریم تا خرج دولت را تأمین کنیم.در ضمن ملاحظه خواهد شد که بخش خصوصی فعال می شود و مالیات را به خوبی پرداخت می کند. اما همه اقتصاددان ها و متفکران اقتصادی اعتقاد دارند روش فعلی در باب وصول مالیات درست نیست؛ اقتصادی که در حال رکود است چگونه از تولید کننده مالیات بیشتری را مطالبه می کند . این در کجای علم اقتصاد و تولید تعریف شده؛ حداقل بنده از آن مطلع نیستیم اما اعتقاد دارم در صورتی که دولت خود را منعطف به روند توسعه اقتصادی ببرد به طور یقین تفکرش این خواهد بود که از تولید کننده در اخذ مالیات فشار نیاورد؛ چون آنها هستند که با تولید، اقتصاد را رونق می بخشند و مشکلات اشتغال را حل می کنند. بنابراین اگر اقتصاد بر مبنای گفتمان توسعه پیش برود، دولت تمرکز می کند و می تواند بر دسته ای که پولدار و غیر مولد و زیر زمینی کار می کنند و در اقتصاد اخلال و وابستگی ایجاد می کنند و مردم را به فقر می برند، مالیات اخذ کرد.ما با اجرای قانون مشکل نداریم بلکه با روش اجرای مالیات بگیری که بگیر بگیر است و توسط مجریان قانون که قانون را بر اساس سلیقه و تفسیر خودشان اعمال و مالیات ستانی می کنند مشکل داریم.اگر بخواهیم از این دردسرها خلاص شویم باید روان سازی کنیم و دولت باید از قید و بندهای موجود در موانع کسب و کار داوطلبانه شروع و امکانات رشد بنگاههای مولد اقتصادی را فراهم کند؛ حتی با دادن معافیت های مالیاتی. ما نباید دنبال قانون خوب باشیم بلکه باید به دنبال مجریان خوب قانون باشیم. با توجه به بررسی های به عمل آمده قانون جدید مالیاتها که تصویب شده این را نمی گوید؛ چون باز این قانون مولدین اقتصادی را نشانه گرفته و می گوید از آنها می خواهد مالیات بگیرد. اینجاست که می توان گفت می شود قانون بد داشت اما با مجری خوب، قانون بد را می توان به بهترین شکل اجرا کرد و کشور را رو به توسعه اقتصادی برد و از بنگاههای غیر مولد و مخل اقتصاد کشور مالیات ستانی کرد و جامعه را به سمت و سوی رشد و ارتقاء جهانی هدایت کرد.در حالی که رکود و تورم در کشور حاکم است اما ردیف مالیاتی دولت برای سال 1394 افزایش یافته و این افزایش را باید مولدین تابلو دار پرداخت کنند و این عمل آنها را دچار فشار می کند.باید به مأموران مالیاتی گفت که برای به واقعیت رسیدن عملکرد بنگاههای چراغ روشن و تابلو دار بیشتر دقت کنند چون ملاحظه می شود بعضی از مأموران مالیاتی اطلاعاتی در رابطه با قانون و دستور العمل ها و بخشنامه ها ندارند و می گویند که از بالا به آن ها گفته شده که مالیات بنویسند و لذا عملکرد آنها مؤدیان شناخته شده را دچار مشکل می کند.در پایان همان طور که همواره در کنار دولت، ملت و نظام بوده ایم و مجدداً اعلام می کنیم آمادگی داریم در همه ابعاد اقتصادی که اتاق اصناف با زیر مجموعه حدود سه میلیون واحد اقتصادی در کنارتان هستیم و خواهیم بود.محمدرضا جعفریان مشاور مالیاتی اتاق اصناف ایران

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×