menu

ثبت آگهی رایگان

پدر علم کویرشناسی:

به جای دریاچه باید بگوییم کویر ارومیه

به-جای-دریاچه-باید-بگوییم-کویر-ارومیه

این دریاچه یکی از بهترین و زیباترین دریاچه های دنیا بود که به دلیل ندانم کاری به این روز افتاده است. من خود در سال 1345 یکی از بنیان گذاران دانشگاه ارومیه بودم و حتی وقتی به تهران آمدم دوستان و استادان آلمانی را برای دیدن آن دریاچه به ارومیه می بردم، اما متأسفانه کار به جایی رسیده که امروز به جای دریاچه ارومیه باید بگوییم کویر ارومیه

دیدار ما با پدر علم کویرشناسی ایران در منزل ایشان رخ می دهد. پروفسور پرویز کردوانی با آن بار علمی و مقام استادی خصلت مردمان کویری را حفظ کرده است.اهل گرمسار است و شوخ طبع و صمیمی و مهمان نواز. چهره ماندگار علمی کشور از طرح هایی می گوید که در دولت های مختلف پیش و پس از انقلاب ارائه شد و از سوی وی رد شد. طرح هایی برای تغییر آب هوای ایران از جمله ایجاد دریاچه هایی در سه نقطه پست مرکز کشور برای ایجاد بارندگی و رطوبت در نقاط مرکزی، طرح تراشیدن ذوزنقه ای کوه های البرز برای نفوذ رطوبت دریای مازندران، طرح کانال کشتی رانی از خلیج فارس تا دریای مازندران که هر کدام را به دلایل محکم و علمی رد کرده و در کتاب خشکسالی و راه های مقابله با آن در ایران منتشره به سال 1380 نیز آمده است. اما اینکه دارنده نشان درجه یک دانش همه این طرح های تغییر آب و هوا را که اکنون طرح آب رسانی به دریاچه ارومیه را هم باید به آنها افزود، رد می کند را در مصاحبه پیام ساختمان با وی خواهید خواند: پیام ساختمان: چرا همه این طرح ها که به ادعای طراحان آن روی آنها کار علمی مفصلی هم انجام شده را غیرقابل اجرا می دانید؟ آخرین نمونه از ایده های تغییر آب و هوایی ایران در مطالعاتی که شخصی به نام محمود شاهبداغی انجام داده است و سال 1385 در نشریه بین المللی GIM هم منتشرشده ، این است که از بندر جاسک به سه نقطه پست چاله جازموریان، کویر لوت و دشت کویر آب رسانی کنند. با محاسبات و اعداد و ارقامی نیز گفته شده که این طرح عملی است و آب و هوا را تغییر می دهد. من پاسخ دادم که قبلاً همه اینها را رد کرده ام و این کار عملی نیست او نیز با استدلال های من کوتاه آمده است. حالا اینکه چرا تمام اینها را رد کرده ام ریشه در اظهارنظری دارد که در دوران دانشجویی در سطح بین الملل عنوان کردم. طی مطالعات دکتری خودم متوجه شدم در مناطقی که تحت هوای پرفشار هستند بارندگی صورت نمی گیرد چون هوای پرفشار مثل هوای کبابی است و هوای بالا را پخش می کند و نمی گذارد بارندگی شود. پس اگر دریاچه ای در مناطق پرفشار باشد باعث ایجاد رطوبت و بارندگی نمی شود. همان زمان مجله ای آلمانی هم مقاله ای منتشر کرده بود با این عنوان که چهره صحرای افریقا را به کلی عوض کنید. ادعا این بود که با انحراف رود پرآب کنگو به صحرای آفریقا آنجا تبدیل به دریا می شود و بارندگی و رطوبت ایجاد می کند. من این موضوع را با استادم در میان گذاشتم و این طرح را ناموفق دانستم. ایشان هم راهنمایی کرد و من مقاله ای به زبان آلمانی در رد آن نظریه نوشتم که چاپ شد. تمام طرح هایی که من رد کردم بر اساس همان مطالعه بود. پیام ساختمان: اما دریاچه ارومیه پیش از این آب داشت و هوای اطراف آن را هم مرطوب کرده بود؟ این دریاچه یکی از بهترین و زیباترین دریاچه های دنیا بود که به دلیل ندانم کاری به این روز افتاده است. من خود در سال 1345 یکی از بنیان گذاران دانشگاه ارومیه بودم و حتی وقتی به تهران آمدم دوستان و استادان آلمانی را برای دیدن آن دریاچه به ارومیه می بردم، اما متأسفانه کار به جایی رسیده که امروز به جای دریاچه ارومیه باید بگوییم کویر ارومیه چرا که غیر از 5 درصد - آن هم در ضلع شمالی و پرعمق آن و نزدیک پل شهید کلانتری - هیچ آبی باقی نمانده و کلاً به نمکزار تبدیل شده است. دریاچه ارومیه مانند کسی است که مریض شده و هرچه به او غذا بدهید نه تنها خوب نمی شود بلکه حال او وخیم تر می شود. این است که به دلایل علمی بارها گفته ام آب بستن به دریاچه ارومیه خیانت است و این دریاچه را نمی شود پر کرد چون از زیر خالی شده است. پیام ساختمان: اما چند روز پیش خبری مبنی بر جریان آب و آبی شدن دریاچه مخابره شد. اگر آب پایین می رود چگونه این آب توانسته در آنجا بماند؟ بر اثر بارندگی سیلابی رخ داده و قسمتی از آن را آبی کرده است که آن هم خیلی زود به زیرزمین می رود. زمانی که در سال 1325 آب ایران را مطالعه و حوزه بندی می کردند 6 حوزه آبریز برای ایران مشخص کردند که ارومیه یکی از آنها بود. رودهای استان های آذربایجان شرقی و غربی و رودهای کردستان از جنوب به این حوزه آبریز می ریخت. وقتی از حوزه آبریز صحبت می کنیم به جز روزها و جریان های روزمینی آب های زیرزمینی هم منظور ما هست. پس از انقلاب کشاورزی توسعه پیدا کرد، شهرها بزرگ تر شد، صنعت گسترش یافت و برای همه این فعالیت ها آب نیاز است. در ارومیه سد زدند و آب آن را صرف مناطق مسکونی و صنعت کردند. کشاورزان برای مصارف خود آن قدر چاه زدند که به گفته آقای هدایت فهمی (معاون دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفا) تا سال 1385 تعداد 37 هزار حلقه چاه غیرقانونی در اطراف دریاچه حفر کرده اند و از سال 1385 تا الآن این رقم به 53 هزار حلقه چاه غیرمجاز رسیده است. این امر باعث شده سطح آب های زیرزمینی پایین و پایین تر برود تا جایی که دیگر امیدی به درمان آن نیست. نتیجه این شده است که به گفته آقای محمدیان رئیس سابق سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی 2 هزار هکتار از 7 دشت آذربایجان شرقی تبدیل به نمکزار شده است. آب چاه ها پایین رفته و هزاران هکتار زمین های منطقه را به شوره زار تبدیل می کند. به همین دلیل است که می گویم آب بستن به دریاچه ارومیه خیانت است چون بر فرض محال اگر توانستند آن مقدار لازم آب یعنی 30 میلیارد مترمکعب آب را در این شرایط بی آبی به دریاچه انتقال دهند به دلیل پایین رفتن آب زیرزمینی تنها باعث نفوذ آب به زیرزمین و شوره زار شدن زمین های اطراف خواهد شد. آن هم در این شرایط کمبود آب شیرین دعوا با هزینه ای که تخمین زده اند 3 هزار میلیارد تومان باید کانال کشی کنند و آب به دریاچه بریزند تا آب های زیرزمین شورتر شوند و بر سر زمین های اطراف چنین مصیبتی بیاید که گفتم. به گفته نماینده مردم ارومیه با دلیل نفوذ شوری در چاه ها تاکنون 50 روستا تخریب شده است .من گله دارم از مسئولان وزارت نیرو و وزیر نیرو که حقیقت را به رئیس جمهور نمی گویند. شورا احیای دریاچه ارومیه تشکیل داده اند و قرار است تا چند روز دیگر گزارش کار بدهند که چطور می توانند آن را احیا کنند. درحالی که به نظر من نه آب آن را دارند و نه امکانش را. الآن این دریاچه مانند مرده ای است که مردم دوستش دارند و نمی روند فکری برایش بکنند. باید بگویم متأسفانه ما باید اشک بریزیم و دریاچه را خشک کنیم چون هر قطره آب داخلش برود بیشتر آب را شور می کند، مهاجرت بیشتر می شود و روستاها بیشتری خراب می شود. پیام ساختمان: طرح هایی ارائه شده و اظهار امیدواری می شود که بشود دریاچه را احیا کرد. حتی از هیئت های خارجی دعوت شده است؟ هر گروه راه حلی داده است، طرفداران افراطی محیط زیست سدها را بهانه می کنند و می گویند سدها باعث کم آبی شده است. این است که می گویند سدها را بشکافید و رود ارس را هم بشکافید و به دریاچه ارومیه بریزید. مسلم است که این کار نمی شود؛ آب سد برای شهر و صنعت مهم است و آب رود ارس هم برای کشاورزی منطقه است. اینها حواسشان نبود که دارند دور تا دور دریاچه چاه می زنند و به جای اینکه 6 هزار حلقه چاه در اطراف دریاچه باشد که استاندارد آن است 53 هزار حلقه چاه حفر کردند و این است که پایین رفتن آب چاه ها از 14 سال پیش شروع شد و در 10 سال گذشته شدت یافته است. استاندار و نماینده مردم در مجلس نیز با این کار مخالف است چون این آب ها برای شهر و صنعت و مردم مهم است. راه حل دیگری که می دهند انتقال آب دریای مازندران است که هزینه انرژی آن به اندازه صرف انرژی در کل ایران است، چون آب را باید از کوه ها رد کنند و به دریاچه برسانند. به تازگی نیز خانم ابتکار دو دلیل آورده که این کار عملی نیست، یکی به دلیل زیست محیطی چون باید جاده کشی شود و جنگل ها از میان می رود و دیگر اینکه به دلیل رژیم حقوقی دریا که طبق توافق نامه تهران هیچ کدام از کشورهای حوزه دریای مازندران حق بهره برداری و انتقال آب را ندارند. من هم 10 سال پیش طرحی دادم که رود زاب کوچک را که به دره ای می ریزد و به زاب بزرگ در کشور عراق متصل می شود برگردانیم و به دریاچه ارومیه بریزیم. طرفداران افراطی محیط زیست به دو دلیل با طرح من مخالفت کردند یکی اینکه گفتند 5 سال طول خواهد کشید تا رود زاب را به سمت دریاچه منحرف کنیم و تا آن زمان دریاچه خشک شده است؛ دیگر اینکه زاب کوچک آن مقدار آب ندارد که بتواند دریاچه را احیا کند برای احیای دریاچه به 30 میلیارد مترمکعب آب نیاز بود. این است که به جای آن تأسیسات باروری ابر درست کردند که آن هم ثمری نداشت. پیام ساختمان: نتیجه مطالعات و طرح هایی که به تازگی داده اند و هیئت هایی از آلمان، ژاپن و دیگر کشورها را دعوت کرده اند چه شد. یکی از شعارهای انتخاباتی آقای روحانی احیای دریاچه ارومیه بود و اولین جلسه هیئت دولت را هم درباره دریاچه ارومیه گذاشتند. ستادی درست کردند و آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور را در رأس آن گذاشتند و آقای عیسی کلانتری که قبلاً وزیر کشاورزی بود نیز رئیس ستاد شد. او هم از دانشگاه های مطرح کشور مانند دانشگاه های شریف، امیرکبیر، تهران، تربیت مدرس، تبریز و ارومیه همچنین از کشورهای خارجی دعوت کرد به اضافه دو استانداری آذربایجان غربی و شرقی که بروند مطالعه کنند و طرح بدهند. دو سال پیش سمیناری در ارومیه برگزار کردند و از 5 کشور که مسائل مشابهی با دریاچه هایشان داشتند مانند دریاچه آرال و دریاچه وان دعوت به عمل آوردند تا بتوانند مشکل دریاچه ارومیه را رفع کنند. دست آخر 19 طرح را مطرح کردند. مناظره ها و جلساتی در ارومیه با هیئت های ژاپنی گذاشتند که این هیئت با بستن آب به دریاچه مخالفت کرد، نتایج آن جلسه هم هیچ وقت منتشر نشد. وزر نیرو به آلمان رفت تا از هیئت های اروپایی و آمریکایی دعوت کند تا راه حلی پیدا شود. من پیغام فرستادم که در هیچ کجای دنیا شرایطی مانند ارومیه را پیدا نمی کنید که آب شور باشد و دور تا دور آن هزاران حلقه چاه نیز حفر کرده باشند. هیئت ژاپنی به تازگی نظر تازه ای داده نه برای احیای دریاچه بلکه 100 میلیون دلار هم پول داده که کشاورزان آنجا را آموزش بدهند تا درست آبیاری کنند و آب اضافی آن برای دریاچه بیاید. خلاصه اینکه روی هم رفته 19+1 طرح که 1 طرح را خارجی ها داده اند مطرح شده است. این را هم بگویم در جلسه ای که سه ماه پیش در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد هیئت آلمانی با طرح آب بستن دریاچه مخالفت کرد و طرح تبدیل اینجا به بزرگ ترین پارک خورشیدی ایران را مطرح کرد که از آن جلسه هم اخباری منتشر نشد. واقعیت این است که هیئت های خارجی طرحی برای احیای دریاچه ارومیه ندارند. آب گرفتن از دریای مازندران که قبلاً گفتم امکان پذیر نیست و به جز هزینه های مادی و زیست محیطی از نظر حقوقی هم نمی شود و خانم ابتکار نیز با آن مخالف است. دوم اینکه آب زاب کوچک را بازگردانیم و خودش هم اذعان دارد که این آب کافی نیست و اگر اینها نشد الآن نظر اصلی اینها بر روی آب کشاورزی است که آب کشاورزی را بگیرند و به دریاچه ارومیه بدهند. متن کامل این مصاحبه را می توانید در دو هفته نامه پیام ساختمان شماره 185 بخوانید.

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×