menu

ثبت آگهی رایگان

جامعه مسئول تر با روش های خلاقانه

جامعه-مسئول-تر-با-روش-های-خلاقانه

این رویکردی اساسی است که ما شهر را می سازیم و شهر ما را و واکنش متقابلی ایجاد می شود که آثار آن در عرصه های مختلف از هنر مدرن گرفته تا زندگی مدرن بازنمود دارد. رویکردی که تفسیرهای خرد و کلان اجتماعی، همه را در بر می گیرد، خرد را در نظر دارد و نقش شهروندان را قدر می نهد و به همین واسطه مسئولیت اجتماعی و کنش فردی نیز مطرح می شود اما به سنت قدیمی جامعه شناسی یعنی نسبت امر اجتماعی به اجتماع نیز بی اعتنا نیست

این رویکردی اساسی است که ما شهر را می سازیم و شهر ما را و واکنش متقابلی ایجاد می شود که آثار آن در عرصه های مختلف از هنر مدرن گرفته تا زندگی مدرن بازنمود دارد. رویکردی که تفسیرهای خرد و کلان اجتماعی، همه را در بر می گیرد، خرد را در نظر دارد و نقش شهروندان را قدر می نهد و به همین واسطه مسئولیت اجتماعی و کنش فردی نیز مطرح می شود اما به سنت قدیمی جامعه شناسی یعنی نسبت امر اجتماعی به اجتماع نیز بی اعتنا نیست. به همین قیاس می توان پرسید که مشکلات شهری چقدر برخاسته از ساختار معیوب شهرسازی و مدیریت کلان است و تا چه حد ریشه در زندگی روزمره شهروندان دارد. هویت های چهل تکه شهری شهر مجال بروز هویت های گوناگون است، فردگرایی در شهر رشد می کند و این وجه افتراق شهر و روستا است. این هویت ها در سبک های زندگی که مردم برای خود برمی گزینند بازنمود دارد. گرچه فرهنگ غالب در همه جای دنیا برای ایجاد وفاق و پیوستگی و احتمالاً سرکوب سبک های زندگی رقیب ایدئولوژی می کوشند و دولت ها به این عناصر نوین روی خوشی نشان نمی دهند ولی این مشخصه را نمی توان به سادگی از شهرها گرفت. آن هم شهرهایی با جمعیت بالا و روابط پیچیده که هر از چندی بخشی از مردم سبک زندگی تازه ای را برمی گزینند. آنچه در جامعه ایران نمود داشته و دارد فرهنگ سنتی قدرتمندی است که سبک های زندگی و هویت های متناظر را به عقب واداشته است.نتیجه این جدال هویت ها در فرهنگ عامه و اسامی و نسبت ها به شخصیت های تیپیک و در ده ها بازنمود دیگر عیان می شود. سبک زندگی حاصل از انباشت تجربیات تاریخی است. سبک زندگی نمود بیرونی هویت جمعی است اما به با نگاهی دقیق تر به زندگی شهروندان تهرانی و شهرهای بزرگ کشور باید گفت جلوه هایی از سبک زندگی غالب در کشور ما با ملزومات زندگی مدرن شهری فاصله دارد. بی اعتنایی حریم شخصی، زندگی پرمصرف ناشی از ملاحظات سنتی، عدم رعایت بهداشت محیطی و بی اعتقادی به حقوق جمعی نمونه ای است از هزاران ایراد و اشکالی که در دل مناسبات اجتماعی شهروندان جریان دارد. شهر به مثابه نهادی اجتماعی به درستی گفته می شود که شهر نه سازمانی خدماتی بلکه نهادی اجتماعی است. جای خوشحالی است که شهرداری ها نیز از تعریف کلیشه ای خود دست کشیده اند و به عنوان سازمانی که بیشترین برخورد را با زندگی روزمره شهروندان دارد، به جز زیبایی شناسی و تمیزی شهر برنامه هایی نیز برای بهبود سبک زندگی مردم در دستور کار دارند. تأسیس فرهنگسراها و سراهای محله،خارج از بازده فرهنگی و نقشی که توانسته اند در تغییر محیط اجتماعی بازی کنند، نویدی برای حصول این خواسته است. برنامه ای جامعه محورانه که در رأس کار همه شرکت های شهرداری قرار گرفته و حتی شرکتی با نام شرکت توسعه سبک زندگی شهری بنا نهاده شده است. ناگفته پیداست تا گفتمان تغییر همچون خواسته ای عمومی مطرح نشود نمی توان به عملکردهای هیچ نهادی دل خوش کرد. پدیده های اجتماعی سخت جان تر از آن هستند که تنها با تصمیماتی مدیریتی چهره عوض کنند. تا زمانی که افراد یک جامعه فعالانه برای حل مسائل اجتماعی اقدام نکنند، جامعه به سوی بهبود، حرکت نخواهد کرد. از کجا شروع شد حاصل نیم قرن تغییر بی برنامه کشور نیمه شهری به کشوری با اکثریت جمعیت شهری بعد از اصلاحات ارزی و تبدیل کلان شهرها با زیرساخت های نامناسب و جمعیت شهرنشین روستایی بود. بخصوص اینکه درآمدهای سرشار نفتی سبب شده که جامعه به سوی شیوه هایی از زندگی برود که شهرها را به مکان هایی برای مصرف صرف تبدیل کند. پدیده ای که هم اکنون در شیخ نشین های جنوب خلیج فارس البته با مدیریت بهتری دیده می شود یعنی مصرف و بهره از مواهب زندگی مدرن شهری بدون در نظر گرفتن ملزومات آن. خیابان ها عریض تر شد و اتوبان های عریض و طویل شهر را به هم وصل کرد؛ فروشگاه های بزرگ که تنها مردم را به مصرف و خرید بیشتر و مصرف تشویق می کرد ولی نشانی از نهادهای مردمی، شوراهای محله ای و ان .جی.اوهای مختلف نبود و نیست. حاصل این شد که شهروندانی که دیگر اکثریت مردم هستند همه چیز را از دولت طلب می کنند تا همان گونه که مدرسه، راه، جاده و کارخانه می سازد باید مشکلات اجتماعی را نیز رفع کند. اعتمادی که شهروندان به قدرت مردم داشتند از میان رفت و دولت و شهرداری که در امور اجتماعی توان چندانی ندارد پس از سنگ اندازی بر این نهادهای قدیمی اقدام به کاری کنند که از عهده آنها برنمی آیند. با نگاهی کلی به مشکلات شهری برخاسته از سبک زندگی مانند رانندگی بی سامان، آلودگی هوا، نبود فرهنگ آپارتمان نشینی، آلودگی محیط زیست شهری، نبود حریم خصوصی می توان سه عامل اساسی را استخراج کرد. یکی اینکه فرهنگ غیرشهری و سنتی که ملزومات زندگی شهری از جمله فردگرایی و حریم خصوصی در آن لحاظ نشده است. دیگر اینکه امروز همان نقدی را می توان به مصرف کننده شهری تهرانی وارد دانست که زمانی به اعراب حاشیه خلیج فارس وارد می دانستیم، نوکیسه هایی که مصرف بی رویه و ظاهرپرستی را تنها نشان زندگی متمدنانه و شهری می دانند و در خودنمایی هرچه بیشتر می کوشند. به همین دلیل است که هر کس به فراخور برای عقب نماندن از بازی شأن اجتماعی می کوشد در این بازی نمایشی نقشی داشته باشد. این است که بخش بزرگی از جامعه به سمت استفاده از خودروهای خصوصی کشانده شده که نتیجه آن آلودگی و ترافیک است. یا اینکه اهالی جنوب شهر به شمال آن کوچ داده که شأن اجتماعی بیشتری دارد و اصالت محله ها در نتیجه آن به خطر افتاده و ساکنان جدید اعتنایی به حل مسائل محله نخواهند داشت. سومین عامل این است که شهروندان به دلایل تاریخی و غیر تاریخی در امور اجتماعی شهر دخالت نمی کنند و حاضر نیستند اندکی از وقت شان را صرف انجام کاری جمعی کنند. این آخرین و مهم ترین دلیلی است که فرصت هم افزایی شهروندان در یک محیط دموکراتیک می گیرد و نتایج بلندمدت پرضرری را در بر دارد. ظرفیت های تغییر تجربه تاریخی می گوید کشورهایی بوده اند مانند ترکیه که چند دهه قبل از این مشکلاتی به مراتب بدتر از ایران حال حاضر داشتند. زمینه این تغییرات در کشور مهیا است. جمعیت بالای تحصیل کرده و طبقه اجتماعی متوسط شهری که برای نخستین مرتبه در تاریخ ایران از اکثریت برخوردارند. این جمعیت کثیر با بهره از مفاهیمی که از برخورد رودررویشان در زندگی شهری دارند این ظرفیت را ایجاد کرده که مهار ایجاد نهادی اجتماعی را از سازمان شهرداری و دولت گرفته و برای تغییرات اجتماعی در سبک زندگی پیش قدم باشد. ارزش هایی چون هم افزایی، همزیستی، رواداری، اهمیت یافتن زندگی محله ای، حریم خصوصی و غیره که برخی همچون همزیستی معادل هایی در ارزش های جامعه سنتی ما نیز دارد. امروز راه حل های بسیار مدرنی وجود دارد که می توان برای تدوین سبک های زندگی از آنها الهام گرفت. مفهوم شهر پیاده و مفهوم بازسازی محله های شهری و محله محور کردن شهرهای بزرگ از این جمله اند که اگر به آنها باور داشته باشیم و هوشمندانه برای آنها برنامه ریزی کنیم بدون شک می توانیم بر رفتارها تأثیرگذاری کنیم. گشایش درهای باز برای مشارکت جوانان و زنان عرصه ای است که موتور محرکه تغییرات سبک زندگی خواهد بود تا جامعه مسئول تری داشته باشیم. صابر صادقی

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

×